روانشناسی دستها

روانشناسی، چگونه می توان از روی حرکات دست افراد را شناخت؟

 

 

نحوه دست دادن و حرکات دست افراد

 

آیا می دانید؟ : گاهی اوقات می توان از نحوه دست دادن و حرکات دست افراد نشانه هایی از شخصیت آنها را یافت که در موارد زیر این نشانه ها را بررسی می کنیم .

● دست دادن محکم

فردی که دستش را دراز کرده و سپس دستانش را به طریقی می چرخاند که دستش بالا و کف دستش پایین قرار می گیرد، سعی در توفق و برتری جویی دارد. این نوع دست دادن اغلب اوقات در موقعیت های سیاسی و دیپلماتیک کاربرد دارد.

● دست دادن بسیار محکم

نشانگر شور و اشتیاق و سلطه گری است. بی تردید می توان فهمید چه کسی اینجا فرمان می دهد.

● دست دادن شل

فردی که تنها انگشتان دستش را دراز میکند و یا دستهایش مانند ماهی شل است، می گوید: مایل نیستم به من دست بزنید، من صمیمیت را دوست ندارم. همچنین آن نشانه ضعف، انقیاد و مطیع و تسلیم بودن نیز می باشد. هر گاه آقایی در یک موقعیت کاری از این دست دادن استفاده می کند امکان دارد چنین برساند که قصد دارد مخفیانه اعمال نفوذ در موقعیت نماید.

● دست دادن با هر دو دست

هرگاه از دست چپ برای در برگرفتن و پوشاندن دست های فشرده شده استفاده گردد، دست دادن دستکش وار نامیده شده و راستی و صمیمیت زیاد را می رساند مانند یک در آغوش گرفتن کوچک و ظریف.

● حرکت انگشت

ضربه آهسته، مضراب زدن و یا ریتم یکنواختی را با انگشتان نواختن، دلالت بر بی تابی و ناشکیبایی دارد. یک حرکت نمادین گریز می باشد. انگشتان عمل راه رفتن را گرچه بدن بی حرکت است انجام میدهند.

● دست های پنهان

این ژست مرموز و آب زیر کاهانه است. فرد می گوید: مایل به گفتگو با شما نمی باشم. خصوصا در مورد دست هایی که عمیقاً در جیب ها فرو شده باشد جایی که برای تماس و گرفتن دست و یا هر گونه رابطه صمیمانه وجود نخواهد داشت.

● دست ها به روی زانو

وقتی کف دست ها به طرف بالا باشد، شخص گشاده رو و پذیرا می باشد. وقتی کف دست ها پایین باشد ممکن است پای فریبکاری و تعرض در میان باشد.

● مناره کردن انگشتان

هنگامی که فردی انگشتان خود را به هم فشرده و چانه و دهان را روی سر انگشتان قرار می دهد نشانگر تفکر عمیق است. مانند زمانی که شخص به امید شنیدن جواب می باشد. همچنین حایلی است برای محافظت کردن از قفسه سینه، پایین صورت و دهان.

● مشت پوشیده شده با دست باز

فرد در این حالت خشمگین است اما می کوشد که آرام بماند. به اصطلاح خود را کنترل کند.اما مراقب این فرد باشید چون امکان دارد هر موضوع کوچکی منجر به آن گردد که کنترلش را از دست بدهد.

● پرتاب دست

شخصی که می خواهد عقایدش را به اجبار تحمیل کند ممکن است دستش را به طرف شنونده و جلو پرتاب کند. درحالت پرخاشگرانه خفیف تر تنها از انگشتان استفاده میگردد.

● قلاب کردن دست ها پشت سر

این یک ژست متکبرانه می باشد. خصوصا زمانی که فرد به عقب تکیه داده باشد. او می گوید: من آنقدر بر شما سلطه دارم که نیاز به دفاع کردن از خودم ندارم.

● بازی کردن با حلقه ازدواج

این علامت عصبی بودن و نشانگر آن است که مشکلی در ارتباط وجود دارد. خصوصا زمانی که فرد همزمان در مورد همسرش در حال صحبت کردن است.

● تکان بیقرار دست ها

این تلاش بدن برای رهایی است. هورمون آدرنالین در حال ترشح شدن است اما فرد نمی داند چگونه رهایی یابد. کلنجار رفتن با سر آستین پیراهن و یا جواهر آلات روی مچ به دیگران می گوید که: شما احتیاج به توجه دارید. در کافه این عمل جایز و مناسب است اما در جلسات کاری منحرف کننده و موجب حواس پرتی می گردد.

● دست کشیدن در میان موها

وقتی افراد نمی دانند چه چیز باید بگویند اغلب اوقات دستشان را میان موها می کشند. ناظری که قادر است زبان بدن را متوجه شود آگاه است که فرد در مورد کاری که می خواهد انجام دهد و یا چیزی که میخواهد بگوید تردید دارد.

خانه تکانی دلها در آستانه سال نو

هرجا که این روزها قدم‌می‌گذاری، زمزمه‌ی نو شدن و جابه‌جایی می‌شنوی. بهار همه را به حرکت، جنبش و تحرک وادار می‌سازد و…
 
صدای پای بهار می‌آید؛ صدای تغییر، آب‌شدن تدریجی برف‌ها، نغمه‌ی گوش‌نواز جویبارهای کوچک و پیچ‌درپیچ، ترنم دلچسب آواز روح‌بخش پرندگانی که از لانه‌های‌شان بیرون‌زده‌اند یا از سفری طولانی به مأمن سال پیش خود بازگشته‌اند؛ همه‌چیز در حال دگرگونی‌ست. انسان، طبیعت، کائنات و چه انتخاب زیبایی برای نو شدن سال و تغییر و تحول سال در بهترین زمان ممکن؛ آن‌جا که منجمین هم انگشت‌ به‌دهان مانده‌اند، تنها از ایرانیان هنرمند و دانش‌محور برمی‌آمده است و…
خانه‌تکانی، از شستن و تمیزکردن شروع می‌شود و تا بازسازی و تغییر دکوراسیون و… ادامه می‌یابد اما امسال بیاییم یک خانه‌تکانی به خانه‌تکانی‌های هر ساله‌ی خود اضافه نماییم؛ یک خانه‌تکانی که روح و روان خسته‌ی ما را پس از یک‌سال به‌طرز معجزه‌آسایی متغیر و دوست‌داشتنی نماید. این خانه‌تکانی برخلاف خانه تکانی‌های دیگر، نه زحمت دارد و نه نیاز به مادیات! انتظار کمک از هیچ‌کس هم نخواهی داشت. اصلاً به‌تنهایی، هر انسانی قادر به انجام آن خواهد بود.
در این بهار می‌خواهیم دانسته و نه از روی احساس و چشم‌وهم‌چشمی، دست به یک خانه‌تکانی اساسی بزنیم؛ خانه‌تکانی از نوع شخصی و منحصربه‌فرد. خانه‌تکانی، آن‌هم از ریشه و اساس. می‌خواهیم در این خانه‌تکانی، همه‌چیز را دچار تغییر نماییم اما تغییر نگرش و دیدگاه.
در آستانه‌ی بهاری دیگر، به خود بیاییم و نیک و عمیق بیندیشیم، به گذشته‌ها برگردیم، ناراحتی‌ها، بغض‌ها و کینه‌ها، کمبودهای عاطفی و نابسامانی‌های روحی، همه ‌و همه را در مقابل دیدگان خود قرار دهیم و ببینیم چه چیزهایی خانه‌ی دل را به مکانی تلخ و سرد مبدل ساخته است؟ خانه‌ی دل باید ساده باشد، صمیمی و آرام، خالی از انواع بغض‌ها و کینه‌ها و سرشار از محبت‌ها و دوست‌داشتن‌ها. خانه‌ی دل باید صاف باشد و صیقلی، گرم باشد و مهربان و درنهایت، خانه‌ی دل باید زیباترین و بانشاط‌ترین جلوه‌های بصری و معنوی را دارا باشد. پس در این بهار دل‌انگیز، هیچ‌کجا برای خانه‌تکانی، مناسب‌تر و واجب‌تر از دل نیست.
- دستور اول در خانه‌تکانی دل‌ها، بیرون‌ریختن تمامی ناب‌سامانی‌ها، خاطرات بد و آزاردهنده و ناراحتی‌هایی‌ست که سالیان سال است آن را در دل نگاه داشته‌ایم. پاک‌کردن دل از بغض‌ها، حسدها، کینه‌ها و ناملایمات، نباید وقت زیادی از ما را به خود اختصاص دهد. کارهای بسیار زیادی‌ست که باید در آستانه‌ی بهار دل‌انگیز انجام پذیرید و «خانه‌تکانی دل‌ها» تنها یکی از آن‌هاست.
به گوشه‌گوشه‌ی دل سر می‌زنیم، پلیدی‌ها را با هوشیاری، هر کجایی که خود را پنهان نموده باشند، می‌یابیم و آن‌ها را با معجونی از لبخند، مهربانی و بخشش، از دل بیرون می‌رانیم. این خانه‌تکانی، کار چندان سختی نیست و باید در عین ظرافت و دقت، به‌سرعت انجام پذیرد. تمام جغرافیای دل را باید جست، سر زد و از درونیات آن باخبر شد. از امسال، دیگر دل‌ها جایی برای نگاه‌داشتن بدی‌ها و ناراستی‌ها نیست.
خانه‌تکانی را از بیرون‌راندن‌ها شروع کردیم و حالا نوبت جابه‌جایی‌ها و تغییرات وسیع و اساسی‌ست! خانه‌تکانی دل با بیرون‌راندن تمامی بدی‌ها و جایگزین‌نمودن هر آن‌چه نام و نشانی از خوبی‌ها دارد، به انتهای خود نزدیک می‌شود و با چند جابه‌جایی کوچک، دست‌کم برای یک‌سال آینده، دل را از گزند پلیدی‌ها رهایی می‌بخشیم.
یادمان باشد خانه‌ای زیبا و دوست‌داشتنی‌ست که صاحب‌خانه‌اش دلی پاک، مهربان، آرام و خالی از تمامی بدی‌ها داشته باشد. هیچ‌گاه نباید از یاد برد نوبتی هم اگر باشد، امسال نوبت خانه‌تکانی دل‌هاست! خانه هرچند زیبا، خانه هرچند خوش آب‌ورنگ و خانه هرچند شیک و مجلل، وقتی زندگی در آن لطف دارد که ساکنانی داشته باشد با دل‌هایی مهربان و خالی از تمامی بدی‌ها. برای لذت‌بردن از خانه‌ای که در آن روزگار می‌گذرانیم، امسال پیش از خانه‌تکانی، به سراغ دل‌های‌مان برویم و خانه‌تکانی را از دل‌های‌مان آغاز نماییم که مهم‌تر از خانه‌تکانی نوروزی، خانه‌تکانی دل‌هاست.


عید شادمانگی‌ها و شادی‌آفرینی‌ها مبارک.

نقش مد و مدگرایی در زندگی امروزی

 عطش ما برای خریدن آخرین مدل ها چیست؟ هزینه ای که برای گوشی همراهمان برای اخرین مد لباس ، کیف و کفش سال و دیگر لوازمی که چندان نیاز واقعی زندگی نیست در این روزهای پایانی سال پرداخت می کنیم پاسخ به کدام خواسته واقعی و طبیعی ماست؟ ما در مسیری افتاده ایم که برای خرید لوازم غیر ضروری آسایش بیشتر، آرامش را می فروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید می کنیم.
 
 امروزه با نوعی سبک زندگی روبرو هستیم که نه تنها در جامعه ایرانی بلکه در جهان از مد و تجمل گرایی اشباع شده و در سرتاسر دنیا روبه فزونی گذاشته است که این نوع سبک و سیاق زندگی آدمی را از معنویت جدا کرده و به مادیت گره زده است.
 
انسان نیازهایی دارد و این نیازها را به گونه ای برآورده می کند و در این میان به آسایش و آرامش نسبی دست می یابد. البته در نگاه دینی، که مبتنی بر شناختی آسمانی و بی خطا از انسان و جهان است، دنیا گذرگاهی آزمودنی و رنج آلود است و همین نگاه است که به ما می آموزد نیازها در حد کمال برآورده نخواهد شد و آسایش و آرامش مطلق نخواهد بود پس مسابقه برای سود بیشتر و رفاه از همان آغاز محکوم به شکست است.
 
 نیازهای واقعی انسان برای کارکرد دیگری در نهاد بشری تعبیه شده و برآوردن این نیازها هم روش های خود را دارد. به انسان، عقل هدیه شده تا نیازهایش را خود برطرف کند اما همین عقل می تواند به خطا کشیده شود و به جای برطرف کردن نیازهای واقعی، نیازهای کاذبی را تولید کند و برای برطرف کردن این عطش کاذب، نمک را در قالب آب ارایه کند!
 
 به نظر مي رسد كه  عطش ما برای خریدن آخرین مدل ها چیست؟ هزینه ای که برای گوشی همراهمان و یا فلان مد لباس و کیف و کفش و ... پرداخت می کنیم پاسخ به کدام خواسته واقعی و طبیعی ماست؟
 
 مشکل این است که عقل و علم در راستای جهان بینی منطبق با هدف هوشمندانه جهان پيش روي ما ، به کار گرفته نمی شوند و ما در مسیری افتاده ایم که برای خرید آسایش بیشتر، آرامش را می فروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید می کنیم.
 
 با مطالعه سبک زندگی امروز و مقایسه با سبک زندگی دیروز متوجه می شویم سبک زندگی دیروز عیب و نقصی نداشت. رابطه همه گزاره ها در سبک زندگی دیروز هماهنگ و به اندازه بوده است . برای همین بسته به امکانات آن روز، آسایش و آرامش برقرار بود  و نیازهای واقعی نیز از راه های طبیعی آن پاسخ داده می شد اما امروز سبک زندگی از تقارن و همگونی خارج شده است.هیچ کس درپی بازگشت به گذشته نیست. کسی نمی خواهد بگوید گذشته بهتر بود. عقب گرد کار عاقلانهای نیست. اما باید علم و فن آوری را در راستاي آموزههاي ديني خودمان بكار گيريم.  ضعفهاي خودمان را باید شناسایی کنیم.

 متاسفانه امروز ابزارها بر ما حکومت می کنند. به جاي استفاده درست از پول ، پول را می پرستیم و به ابزارها سواری می دهیم. در سبک به هم ریخته زندگی امروز ما ،  سعادتي در ميان  نیست  پول بیشتر برای خرید بت های تکنولوژی ديگر است .


نظر شما دوستان محترم در مورد مقوله مد و مد پرستی ....

چگونه ذهن اطرافیان خود را بخوانیم !!!!!!!!

_ زبان چشم‌ها
 

ياد گرفتن زبان بدن يكي از راه‌هاي پي بردن به افكار ديگران است. نخستين چيزي كه مي‌تواند در شروع يك ارتباط كليد راهيابي به ذهن ديگران باشد نحوه نگاه افراد در هنگام شنيدن حرف‌هاي شماست. مثلا اگر در هنگام صحبت با كسي، فرد مقابل شما مردمك چشم‌هايش گشاد شده اين نشان مي‌دهد كه او به صحبت‌هاي شما علاقه‌مند شده است و اين نشانه خوبي است به اين معنا كه مي‌توانيد به صحبت‌هاي خود ادامه دهيد و نگران كسالت مخاطب‌تان نباشيد. اما اگر چشم‌هاي طرف مقابل‌تان بيش از اندازه گرد شده است اين نشان مي‌دهد كه او خيلي به صحبت‌هاي‌تان علاقه‌مند نيست و تنها وانمود مي‌كند كه صحبت‌هاي‌تان را پيگيري مي‌كند. در هنگام صحبت سعي كنيد به چشم‌هاي طرف مقابل‌تان دقت كنيد و واكنش چشم‌هاي او را نسبت به‌خودتان زيرنظر بگيرد. خيلي لازم نيست كه تمامي نشانه‌هاي مربوط به چشم‌ها را ياد بگيريد اگر اين 2 نشانه‌اي كه براي‌تان نام برديم، را در مكالمه‌هاي‌تان كنترل كنيد حداقل مي‌فهميد كه زمان ادامه دادن يك گفت‌وگو يا قطع كردن آن‌چه زماني است. نشانه خوب ديگر مربوط به حركت دست‌هاست. وقتي فردي با دست‌هايش بازوهايش را در بغل بگيريد و به صحبت‌هاي شما گوش دهد (تقريبا شبيه زماني كه شخصي سردش شده است) اين نشان مي‌دهد كه تمايلي به صحبت با شما ندارد ودوست دارد كه هرچه زودتر اين مكالمه تمام شود. خوب به اين نشانه‌ها توجه كنيد و تا دير نشده است دست از گفت‌وگو برداريد. ممكن است شخصي ناخن‌هايش را هراز‌گاهي در طول صحبت با شما بجود و اين نشانه به معناي بي‌قراري و ناآرامي فرد مقابل‌تان است و با ديدن اين نشانه مي‌توانيد صحبت را به جهت ديگري هدايت كنيد. گاهي هم ممكن است شخصي خودش را قوز كند و اين نشانه اين است كه او ترجيح مي‌دهد احساساتش را از شما پنهان كند.

_  آواهايي كه بايد به آن توجه كنيد
 

ضرب آهنگ صدا هم مي‌تواند تا اندازه زيادي شما را در شناختن ديگران و آنچه در ذهن‌شان مي‌گذرد آگاه كند. اگر مخاطب شما در هنگام صحبت با صداي بلندتر و واضح صحبت كرد اين نشان مي‌دهد علاوه‌بر داشتن اعتماد‌به‌نفس، صحبت‌هايش از صداقت بيشتري برخوردار است اما اگر مخاطب شما فردي است كه اصولا آرام حرف نمي‌زند اما در يك موقعيت خاص به آرامي و كمي ترديد با شما صحبت مي‌كند نشان مي‌دهد كه او چيزي را از شما پنهان مي‌كند. در اين مواقع حركت لب‌ها هم مي‌تواند نشانه خوبي برا ي پي‌بردن به ذهن ديگران باشد.

 ممكن است شما از دوست‌تان يك خواهشي داشته باشيد يا از او بخواهيد كه كاري بزرگ را براي‌تان انجام دهد اگر او در هنگام بيان اين تقاضاي شما لب‌هايش را جويد يا با مكث به شما پاسخ داد بايد خيلي مراقب باشيد و از بيان خواسته‌تان منصرف شويد چون او مطمئنا جواب مثبتي به درخواست‌تان نخواهد داد.

مرگ عزیزان

مرگ عزیزان از جمله اتفاقات ناگوار زندگی هر انسانی است. انسان طوری آفریده شده که بدون داشتن رابطه با دیگران نمی تواند زندگی کند و هنگامی که بر اثر یک تصادف یا در گذر ایام یکی از این رابطه ها به مرگ بینجامد، تاثیرات شگرفی را در روحیه فرد می گذارد. واکنش آنی افراد پس از شنیدن خبر مرگ نزدیکان به ویژه اگر فوت ناگهانی و غیرمنتظره باشد، اغلب با شوک و ناباوری همراه است. البته همه افراد به طور یکسان مراحل سوگواری را نمی گذرانند به طوری که ممکن است ماه ها و سال ها طول بکشد تا فردی به زندگی عادی بازگردد.
چند روز اول مرگ یک عزیز، روزهای سخت و پرفشاری است. اطرافیان گریه می کنند و سعی در آرام کردن و تسلی دادن به یکدیگر دارند. مراسم مختلفی برگزار می شود، دوستان و نزدیکان و اهل فامیل جمع می شوند تا خانواده غمزده خود را تنها و بی کس احساس نکنند و به نوعی فشار روحی آنان تخلیه شود بماند که مراسم سوگواری باتوجه به خاستگاه قومیتی متفاوت است.بر این اساس افراد درمقابل مرگ عزیزان هم موضع گیری های متفاوتی می کنند بعضی ها غمگین می شوند، بعضی دیگر نگران یا حتی بعضی ها به شدت می ترسند، شوکه شوند، گیجی و سردرگمی یا بهم ریختگی ذهنی، فاصله گیری از اجتماع، احساس پوچی و بی پناهی و خالی شدن از درون از جمله تصوراتی است که بعد از مرگ عزیزان در افراد تجلی پیدا می کند.به گفته کارشناسان در این شرایط روحی بعضی ها دوست دارند از دیگران فاصله بگیرند تا با خاطرات فرد از دست رفته دوران را بگذرانند. 
 غم و اندوه واکنشی از سمت سیستم عاطفی است و وقتی بروز می کند که ما فقدان و از دست دادن چیزی یا شخص ارزشمندی را تجربه کنیم. بنابراین چون فقدان ها و از دست دادن ها متنوع و متفاوت است، در بسیاری از موارد غم و اندوه دامنگیر ما انسان ها می شود و مثلاً حتی طلاق، دوری پدر و مادر و یا از دست دادن شغل یا قبول نشدن در یک آزمون هم ما را اندوهگین و غصه دار می کند. اندوه و غم درمورد از دست دادن عزیزان قسمتی از فرایند به حساب می آید. این فرایند به زمان احتیاج دارد و ترمیم روحیه بازماندگان معمولاً به تدریج صورت می گیرد. نحوه بروز این غم و اندوه به شرایط فرد بازمانده و رابطه او با عزیز از دست رفته و حتی شرایطی که در آن مرگ رخ داده بستگی دارد.
اما آنچه که اکثر کارشناسان و روانشناسان به آن اعتقاد دارند این موضوع است که به هرحال بیان و بروز احساسات ناشی از غم و اندوه است که باید حتماً انجام شود، چه در خلوت و چه در حضور جمع، تفاوتی ندارد، فقط باید از شر غم و اندوه راحت شد. در این شرایط بعد از گذشت چند هفته فرد بازمانده احساس سبکی می کند و حتی می تواند تا حدی فعالیت های عادی خود را از سر بگیرد، اما در غیر این صورت فرایند غم و اندوه همچنان با او خواهد بود و ادامه پیدا می کند و ممکن است عواقب ناگواری را در پی داشته باشد.
   
چرخ نیلوفری متوقف نمی شود
آن چیزی که در لحظه مرگ یک عزیز در لحظه اول بر ذهن اطرافیان مستولی می شود این فکر است که افراد پس از مرگ عزیزی فکر می کنند دیگر نمی توانند ادامه دهند. به اعتقاد بسیاری در این واکنش، طبیعی است، اما از سوی دیگر باید زندگی کرد و با مساله کنار آمد. باید با این فکر خود را تسکین داد که فرد فوت شده در جهان دیگری وارد شده که شاید شیرین تر و بهتر از حال کنونی او باشد.
شواهد نشان می دهد معمولاً وقتی یک فرد سالخورده که مدت زیادی در بستر بیماری بوده است، بمیرد تحمل داغش از زمانی که کودک یا جوانانی به طور ناگهانی و تصادفی می میرد کمتر است و قرار گرفتن افراد درحالت دوم گاه افراد را تا سرحد مرگ و اقدام به خودکشی و دیوانگی هم پیش می برد.
چرا که جای خالی عزیزی که ناکام دنیا را وداع گفته همواره در زندگی احساس می شود، در این مواقع کارشناسان روانشناسی معتقدند که می توان از رفتار کسانی که در موقعیت مشابه شما قرار گرفته بودند و توانستند خودشان را خوب حفظ کنند الگوبرداری کنید و کاری را بکنید که احتمال موفقیتتان در آن بیشتر است.
وقتی پدری یا مادری فوت می کند به نوعی پیوند با گذشته قطع می شود، وقتی همسری از دنیا می رود پیوند با حال قطع می شود، اما وقتی فرزندی از دست می رود پیوند با آینده مخدوش می شود، بخش ناگزیری از زندگی حذف می شود و اندوه و غصه تنها روش طبیعی برای رسیدن به آرامش است، چرا که آرزوها، تمناها و همه رؤیاهایی را که والدین خود به آن دست نیافته اند در وجود نازنین فرزندی، ساری و جاری می بیند که اکنون تنهایشان گذاشته و همه آن رؤیاها را با خود به گور برده است.
رابطه والدین با فرزند هم از نظر جسمی و هم از نظر اجتماعی یا روانی کاملاً در مقایسه با سایر روابط انسانی منحصر به فرد است. پدر و مادر به سختی می توانند زندگی خود را بدون فرزند دلبندشان از سر بگیرند. به باور عموم مردها معمولاً سخت، مانند سنگ به نظر می رسند که دیگران می توانند به آنها تکیه کنند و از آنها حمایت بجویند.
این باور معمولاً باعث می شود مردها اندوه خود را پنهان نگه دارند، اما زن ها معمولاً احساسات خود را بی پرده بروز می دهند. درک تفاوت غصه خوردن در زن ها و مردها باعث می شود فکر نکنیم یکی از والدین کمتر یا بیشتر از دیگری رنج می کشد و غصه می خورد، بلکه هر دو از مرگ پاره تن خود رنج می برند و روز به روز تحلیل می روند این موضوع حقیقی کتمان ناشدنی است.روانشناسان در زمانی که یکی از پدر و مادر داغ فرزندشان را بر پیشانی نشانده اند توصیه می کنند که همسران از هم در چنین شرایطی انتظار نداشته باشند فکر هم را بخوانند، به عبارت دیگر همسران با خود اینطور اندیشه کنند که او نمی داند شما به چه چیز احتیاج دارید مگر اینکه خودتان به او بگویید. هرکدامتان باید احساسات آن دیگری را بپذیرید و این احساسات را معقول و موجه بدانید حتی اگر آنها را به تمامی درک نکنید. درک متقابل در این شرایط و استفاده از مشاوره در بهبود شرایط دو طرف بسیار مؤثر است.

راهی برای بازگشت به زندگی
معمولاً در مراسم سوگواری اطرافیان به فرد داغدیده القا می کنند که کمتر گریه کند و زیاد خود را اذیت نکند درصورتی که به اعتقاد روانشناسان یکی از راه های بازگشت افراد به زندگی عادی تخلیه احساسات و تاملات روحی است.شخص داغدیده باید احساسات خود را بروز دهد و به جای نگه داشتن بغض در گلو، آزادانه اشک بریزد. از آنجا که در جامعه ما ابراز احساسات برای زنان آسان تر است، بنابراین فایق آمدن بر غم و اندوه ناشی از مرگ به خصوص از دست دادن همسر برای مردان دشوار تر است.روانشناسان راهکارهای مختلفی را برای تسکین فرد داغدیده مؤثر می دانند. به عنوان مثال معتقدند به فرد داغدیده اجازه دهید هرچقدر که دوست دارد گریه کند، اگر موزیک با موضوع خاصی فرد را به یاد عزیزش می اندازد و باعث ناراحتی و حتی گریه می شود تعجب ندارد، چون طبیعی است. به مرور زمان این حالات تضعیف می شود.
همچنین باید به فرد داغدیده اینگونه القا شود که بازگشت به زندگی طبیعی به این معنا نیست که عزیز از دست رفته را فراموش کرده است و به او یادآوری کنند که عشق به او در وجودش است، پس اصلاً مهم نیست دیگران چه می گویند.
فرد باید موقعیت جدید را شناسایی و سعی کند با آن خو بگیرد. مهارت ها، عادات روزمره، نقش ها، مسئولیت ها، اتکا به نفس، پیش فرض ها و تغییراتی که تحت تاثیر فقدان عزیز از دست رفته ایجاد شده همه این تجربه های جدید را با روی باز بپذیرد و به راه های متعددی فکر کنید که می توانید از این چالش موفق بیرون بیایید از راهکارهای تک بعدی بپرهیزد و فعالیت های ذوقی را دنبال کند، خود را با کارهای هنری مشغول کند تا به مرور از تالمات او کاسته شود.

طول زندگی با زمان اندازه گیری نمی شود، بلکه با اتفاقاتی که در آن می افتد سنجیده می شود. صبر و تحمل کمک می کند این فرایند آسان تر بگذرد و اجازه بروز احساسات بدون قضاوت کردن درباره آنها کلید رهایی از اندوه است. مطمئناً هیچ کس قادر نخواهد بود مسیر زندگی و اتفاقاتی که برای او قرار است بیفتد را خود انتخاب کند و کسی هم نمی تواند ادعا کند که می توان با همه یا قسمتی از این راهکارها داغ عزیز را فراموش کرد، چرا که تا برای یک فرد این اتفاق نیفتد نمی توان برای افراد داغدیده نسخه نوشت، اما مهم ترین چیزی که در غم از دست دادن عزیزی تسکین دهنده است این است که ما خود چگونه می خواهیم با آن مرگ روبه رو شویم.

باید تصمیم خود را بگیریم که ما جزو گروهی هستیم که مرگ را پایان یک زندگی شیرین می دانند یا با مولانا هم عقیده ایم و مرگ را شادی برای زندگی ابدیت به حساب می آوریم؟


 لطفا دوستان فاتحه ای برای ارامش روح همه 

رفتگان و اسیران خاک به خصوص عزیز تازه از دنیا رفته 

ماهم قرائت فرمائید .


خنده درمان هر دردی

كاركرد خنده در سيستم ايمني بدن 

 

امروزه در دنيايي به سر مي‌بريم كه مشكلات اجتماعي و نوسانات رواني نه تنها بر ارتباطات عاطفي افراد با يكديگر بلكه بر سلامت جسمي و روحي آنها نيز تاثير بسيار سوئي گذاشته است. تا آنجا كه روانپزشكان خنده درماني را به عنوان يكي از روش‌هاي درماني مؤثر در برطرف كردن اختلالات رفتاري دانسته‌اند.

ـ لبخند زدن تامين كننده شادابي جسم و سلامت روان

 عادت به خنديدن و خلق خوش داشتن نه تنها با افزايش پذيرش پيام‌ها در ارتباطات مؤثر اجتماعي، يك آرامش رواني را در تعاملات انساني تامين مي‌كند بلكه با آرامش دادن به عضلات، تقويت سيستم ايمني بدن، زيباتر كردن چهره، تحريك مركز خلاقيت و ابداع مغز، ايجاد يك حافظه قوي و سازگاري اجتماعي مطلوب و همچنين افزايش جذب اكسيژن به بدن، سلامت، بهداشت و شادابي جسمي را نيز به دنبال دارد.

- خنديدن و خلق خوش كاركرد سيستم ايمني بدن را افزايش مي‌دهد
- تبسم يكي از مهمترين ابزارهاي مهرورزي و برقراري ارتباط مؤثرست

خنديدن و خلق خوش داشتن علاوه بر تامين آرامش رواني و افزايش پذيرش پيام در ارتباطات اجتماعي، آرامش عضلات و تقويت سيستم ايمني بدن در مقابل عوامل آسيب زا را نيز به همراه دارد.
 هنگامي كه افراد يك لبخند ناب بر چهره دارند، اين امر نشان مي‌دهد كه آنها فضاي پذيرش و فضاي الفت را فراهم كرده‌اند و اين عامل خود به خود باعث مي‌شود كه افراد مقابل گاردهاي هيجاني منفي كه در بسياري از ارتباطات وجود دارد را كنار بگذارند و راحت تر با ديگران تعامل برقرار كنند. لبخند بايد ناب باشد يعني يك لبخند ساختگي و يا سطحي گاهي اين حس را به فرد مقابل منتقل مي‌كند كه افراد نقش بازي مي‌كنند لذا افراد مي‌توانند با توجه به قابليت‌هاي خود حالات هيجاني ناب را هم در ابعاد منفي و هم در ابعاد مثبت شناسايي كنند.
خنده رو بودن و خلق خوش داشتن آمادگي افراد مقابل را نسبت به پذيرش پيام‌هاي اجتماعي افزايش مي‌دهد و با توجه به اين كه در ارتباطات مؤثر پذيرش پيام بسيار حائز اهميت است لذا خنده يكي از مهمترين عوامل در ايجاد موفقيت در ارتباطات اجتماعي است.

 لبخند زدن و خنديدن علاوه بر اين كه باعث كاهش فشار بر روي عضلات و رها شدن آنها مي‌شود يك احساس عاطفي و خلقي مثبت را به خود فرد مي‌دهد و موجب مي‌شود كه فرد مقابل نيز اين احساس آرامش را داشته باشد.

 همانطور كه تغييرات زيستي در درون ارگانيسم‌ صورت مي‌گيرد بر روي حالات عاطفي و رواني تاثير گذار است، ‌از سوي ديگر حالات عاطفي و رواني نيز مي‌تواند تاثيرات بسزايي بر روي ارگانيسم بدن ايجاد كند.

 سيستم ايمني بدن در مقابل پاتوژن‌ها و آسيب زاهايي كه در محيط فراوان هستند مثل ويروس‌ها و عفونت‌ها مقابله مي‌كند.
بر اين اساس تحقيقات نشان داده است كه افرادي كه خلق خوش دارند، مي‌خندند و هميشه متبسم هستند، كاركرد سيستم ايمني اين افراد در مقابل عفونت‌ها بسيار افزايش مي‌يابد و لذا اين افراد در مقايسه با افرادي كه خلق عبوس و گرفته دارند از سيستم ايمني قوي‌تري برخوردار هستند.

 خنديدن علاوه بر تغييراتي كه در وضعيت زيستي و ارگانيك بدن ايجاد مي‌كند، يك احساس آرامش رواني را نيز تامين مي‌كند. اين در حاليست كه حالت عبوس و گرفته يك احساس رنجش را براي افراد به دنبال دارد كه اين احساس به ديگران نيز منتقل مي‌شود.

- خنده با تحريك مركز خلاقيت و درك فوق منطق راندمان كار مغز را افزايش مي‌دهد.

- زود فهميدن،حافظه قوي داشتن و سازگاري اجتماعي مطلوب ازتاثيرات رواني خنده

- خنده با رساندن اكسيژن بيشتر به بدن، شادابي و سلامت جسمي را تامين مي‌كند


 خنده علاوه بر افزايش راندمان كار مغز و تامين بيشتر سلامت رواني از طريق تحريك نيمكره راست مغز به عنوان مركز خلاقيت، درك و ابداع، با رساندن اكسيژن بيشتر به بدن و زيباتر كردن چهره شادابي و سلامت جسمي را نيز تامين مي‌كند.

 زود فهميدن، حافظه قوي داشتن، قدرت استدلال و منطق بيشتر پيدا كردن و سازگاري اجتماعي مطلوب ايجاد كردن نيز از ديگر مزاياي خنديدن و ايجاد اين عادت به صورت هميشگي در افراد است.اين دكتراي مشاوره علاوه بر همه اين عوامل نسبت به تاثير ظاهري خنده، نيز بسيار تاكيد كرد و ادامه داد: اصولا يك لب خندان، يك چهره گشاده و حتي خنده‌هاي بلند جاذبه فرد را براي افراد مقابلش افزايش مي‌دهد. يعني اگر دو چهره زيبا و نسبتا زيبا در كنار هم قرار بگيرند، خنده جذابيت فردي كه چهره نسبتا زيبا دارد را نسبت به فرد كاملا زيبا و فاقد خنده افزايش مي‌دهد و اين امر از نظر علم روانشناسي كاملا به اثبات رسيده است.
تحقیقات نشان داده است :  عبوس بودن به روابط اجتماعي افراد لطمه مي‌زند به اين صورت كه چهره عبوس كه حتي بر بعضي حركات بدن نيز تاثير مي‌گذارد با فرستادن پيام‌هاي تلفني در مقابل ايجاد ارتباطات عاطفي مؤثر با ديگران سد ايجاد مي‌كند. لذا عادت به عبوس بودن تعاملات انساني را به حداقل كاهش مي‌دهد زيرا اين عارضه به جاي تسهيل در برخوردهاي اجتماعي، برقراري ارتباط را سخت مي‌كند و بازخوردهاي منفي از افراد ديگر را نيز نسبت به اين عادت ناپسند افزايش مي‌دهد.


پس بياييم با اكسير خنده بر بيماريهاي مختلف جسمي

و روحي غلبه كنيم . 

نکات کلید برای زندگی موفق

هفت تکنیک برای زندگی موفق
 

1- ذهن را سرشار از موفقيت و پيروزي نماييم .
  انسان‌هايي در صحنه زندگي و كار موفق و پيروز خواهند شد كه در ابتدا اين موفقيت و پيروزي را در ذهن خود ترسيم كرده و با تصويري كاملاً روشن و شفاف به سمت تحقق اهدافشان حركت نمايند و اطمينان داشته باشند كه پيروز خواهند شد.

  آنچه را كه ذهن بتواند تصور و باور كند قابل دستيابي است به شرطي كه با ذهنيتي همواره مثبت توأم باشد و افكار منفي آن را مخدوش نكند، پس بياييم مسير زندگي خود را بر مبناي باورهاي مثبت و يك روحيه عالي طراحي كرده و با اميد زيباتر شدن زندگي خود و اطرافيانمان از فرصت‌هاي طلايي زندگي نهايت استفاده را نماييم.

  2 - ديگران را ببخشيم و با آنها مهربان باشيم .
 بخشش و مهرباني از صفات زيباي خداي متعال است و انسان‌هايي كه با چنين خصوصيتي در صحنه زندگي حضور دارند، در واقع آرامش عميقي را براي خود مهيا مي‌سازند؛ چرا كه وقتي انساني از بخشش ديگران امتناع كند در واقع ترجيح مي‌دهد در غم و غصه‌هاي گذشته باقي بماند و همواره كينه ديگران را در دل داشته باشد.

 عفوكردن ديگران در واقع لذت بردن از زمان حال و خلق آينده‌اي زيباست. وقتي كه ما با ديگران مهربان باشيم و به راحتي آنها را ببخشيم، آنها نيز تغيير كرده و رفتار خود را تصحيح مي‌نمايند؛ پس انتخاب هميشه با ماست كه مهار زندگي خود را به دست بگيريم و در حال زندگي كنيم و يا اينكه خود را در لجاجت‌‌ها و پريشاني‌هاي گذشته زنجير كنيم.


3 - انتظار قدرداني و سپاسگزاري نداشته باشيم .
در يك زندگي موفق مي‌بايست همواره انديشه از خود گذشتن و ايثار كردن جاري باشد ولي در قبال كارهايمان نبايد انتظار قدرداني و سپاسگزاري از ديگران را داشته باشيم. يادمان باشد كه حضرت مسيح عليه‌السلام در يك روز 10مريض را شفا دادند ولي فقط يك مريض از ايشان تشكر كرد.
اگر انديشه ما لذت بردن از كمك به ديگران باشد، ديگر به دنبال لذت تشكر و قدرداني نمي‌رويم و بدانيم كه در اين عالم چيزي محو و نابود نمي‌شود چرا كه اگر امروز شما خدمتي به ديگران انجام دهيد، در زماني ديگر اين محبت به بهترين شكل به شما برمي‌گردد.


 4 - هميشه شكرگزار باشيم .
 انسان‌هايي كه به داشته‌هايشان فكر مي‌كنند، آرامش و نشاطي نصيب‌شان خواهد شد كه پيوسته باعث افزايش اين نعمت‌ها در زندگي‌شان مي‌شود. اما در مقابل افرادي كه همواره به نداشته‌هايشان مي‌انديشند آنچنان اضطراب و استرسي به همراه دارند كه هر روز وضعيت‌شان نسبت به روز قبل بدتر خواهد شد.
شكرگزاري به درگاه خداي مهربان نه تنها از ديدگاه اعتقادي قابل تحسين است بلكه از نظر علمي نيز اثبات گرديده كه انسان‌هاي شاكر زندگي آرام و موفقي دارند چرا كه انسان جذب كننده بيشترين و شايع‌ترين افكار خويش مي‌باشد و اگر به زيبايي‌ها و نعمت‌هاي اطرافش بينديشد،‌ نعمت‌هاي بيشتري را جذب خود مي‌نمايد؛ پس با شكرگزاري‌ به درگاه خداي مهربان و تفكر درباره داشته‌هاي خود، موجي از نعمت‌ها و بركات را به زندگي خود هديه نماييم.


5 - از مشكلات استقبال كنيم .
مشكلات، سازه‌هاي يك زندگي موفق هستند به شرطي كه نحوه رويكرد ما به آن نگرش حل مسئله باشد و در مقابل مسائل و مشكلاتي كه در زندگي ما پيش مي‌آيد همواره اين سؤال را مطرح نماييم كه «اين رويداد براي ما چه پيام مثبتي داشته است؟» با چنين نگرشي، زندگي با مسائل و مشكلاتش معناي زيبايي پيدا مي‌كند و در واقع موفقيت و پيروزي ما در صحنه زندگي، حل مشكلات اطرافمان مي‌گردد.
 بعضي از انسان‌ها در هر فرصتي به دنبال مشكل مي‌گردند، ولي انسان‌هاي موفق در هر مشكلي به دنبال فرصت مي‌گردند و به قول ديل كارنگي اگر تقدير زندگي در مسير آنها يك ليموترش هم قرارداد از آن شيرين‌ترين شربت زندگي را تهيه مي‌كنند و با عشق مي‌نوشند. يادمان باشد كه مشكلات دامنه ذهن ما را وسعت مي‌بخشد و توانايي‌هاي ما را براي رسيدن به پيروزي‌هاي بزرگتر افزايش مي‌دهد.


6 - ديگران را شاد كنيم .
شادي و نشاط لازمه يك زندگي موفق و پويا است و اگر انساني داراي روحيه مثبت نباشد نمي‌تواند در مواجهه با مسائل مختلف زندگي با تدبير و اقتدار عمل كند. يكي از راه‌هاي كسب روحيه مثبت، ايجاد نشاط و شادي در ديگران است.
زماني‌كه ما مشكل فردي را حل كنيم در واقع آرامش و نشاط را به خود هديه مي‌دهيم و لذت خدمت به ديگران بيشترين نشاط را در ما ايجاد خواهد كرد. آنچه در روايات ديني ما نيز آمده است مؤيد آن است كه ما بايستي همواره با چهره‌اي گشاده و خندان در جامعه حاضر شويم و با شاد كردن دل ديگران، زيبايي و مهرباني را در زندگي خويش جاري نماييم.


7 - كسب دانش و تكنيك‌‌هاي مهارت‌هاي زندگي .
 زماني زندگي زيباست كه زيبا زندگي كردن را آموخته و به آنها عمل كرده باشيم. دانش و مهارت‌هاي زندگي از جمله ابزارهاي اساسي براي خلق يك زندگي موفق و زيبا مي‌باشند. تا زماني كه ما ندانيم كه با خود و اطرافيانمان چگونه رفتار كنيم، چطور انتظار داريم زندگي زيبايي داشته باشيم.

 

عوامل تنگی دستی و فقر از دیدگاه حضرت علی

عوامل تنگ دستي و فقر

 

روايت شده است كه شخصى به حضور اميرالمؤ منين (ع) از تنگى معيش خود حكايت كرد. امام فرمود:


 لعك تكتب بقلم معهود فقال:لا. فقال لعلك تمشط بمشط مكسور فقال :لا...

فقر و تنگذستى تو شايد به اين سبب است كه با قلم گره دار مى نويسى.

عرضه داشت : خبر يا اميرالمؤ منين (ع ).

فرمود: شايد با شانه شكسته موى خويش را مى آرايى ؟ گفت : نه .
فرمود: شايد از كسى كه عمرش از تو بيشتر است جلوتر مى روى (رعايت ادب بزرگتر) گفت : نه .
فرمود: شايد بعد از طلوع فجر مى خوابى ؟گفت : نه .

فرمود: شايد كه در مورد پدر و مادر خود از دعاى خير دريغ مى ورزى ؟

عرضه داشت : آرى يا اميرالمؤ منين (ع ).

پس آنگاه امام دستور فرمود،كه براى رفع بلاى تنگدستى ، پدر ومادر خودرااز دعا فراموش نكند.

 

 آنگاه فرمود:

از رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم كه فرمود: 

ترك دعاى خير براى پدر و مادر روزى آدمى را مى برد و او را به تنگدستى مبتلا مى سازد.

 

دوری همسران از همدیگر قسمت سوم

ادامه مطلب


 دكتر زاهد مي‌افزايد، قطعا به‌واسطه تفاوت‌هاي فرهنگي و تفاوت ديدگاه بين زوج‌ها، اختلافات معمول روزمره وجود دارد كه گاهي شدت يافته و به تعارض بين آنها و حتي بي‌علاقگي‌هاي مقطعي مي‌انجامد. گاهي ممكن است بي‌علاقگي همسرتان مربوط به شما نباشد، مثلا استرس‌هاي محيطي و بخصوص مشكلات اقتصادي و رخداد‌هاي غيرمنتظره استرس‌زا نيز مي‌تواند جرقه ايجاد چنين حالتي باشد. لازم است در چنين مواردي ضمن تلاش براي صحبت كردن درخصوص موضوع مربوط، همدلي و درك متقابل خود از حالات احساسي طرف مقابل را نيز نشان دهيم و به همسر خود بفهمانيم كه متوجه احساس خشم، رنجش و آزردگي او شده‌ايم و مي‌كوشيم اين جو عاطفي را برطرف كنيم.

چند توصيه


1ـ مشكلات زندگي را رفع كنيد. وقتي در رابطه با همسرتان مشكلي را احساس مي‌كنيد از آن نگذريد و در رفع آن بكوشيد. اولين قدم در رفع مشكل پذيرش آن است.

2ـ‌ زندگي را براي خود و همسرتان شيرين كنيد. زندگي تمامش مشكل و سختي نيست و نبايد باشد و اين دست شماست. براي همسرتان وقت بگذاريد و با هم تفريح كنيد. گاهي استرس و نگراني‌هاي خود را كنار بگذاريد و آن را به همسرتان منتقل نكنيد.

3ـ‌ ‌اگر دوست داريد همسرتان هميشه به شما علاقه‌مند باشد، به خواسته‌هاي او توجه و آنها را عملي كنيد. گاهي برخي خواسته‌ها كليدي‌‌بوده و از بقيه مهم‌تر هستند ، مثلا زن‌ها بزرگ‌ترين خواسته‌شان از همسرانشان اين است كه به آنها محبت كنند، چه معنوي و چه مادي، زنان دوست دارند مورد محبت همسرشان قرار بگيرند. بيشتر مردها هم دوست دارند مورد احترام واقع شوند و زنان خوشرويي داشته باشند، زني كه سرزنش‌كننده نباشد.

4ـ‌ خـودخواه نباشيد و خود را برتر ندانيد. خودخواهي و خود بزرگ‌بيني يكي از بزرگ‌ترين آفت‌هاي زندگي مشترك است.

5 ـ به يكديگر احترام بگذاريد و حريم هم را رعايت كنيد. هر كدام از شما انسان‌هايي مستقل هستيد و قرار نيست كه با ازدواج استقلال خود را از دست بدهيد، بلكه بايد استقلال بيشتري هم به دست بياوريد. احترام كلامي و قلبي به همسرتان و هر آنچه به او مربوط مي‌شود اعم از خانواده، كار، علايق و... در چارچوب زندگي مشترك مي‌تواند نهال عشق شما را به درختي تنومند تبديل كند و بعكس بي‌احترامي و تجاو‌ز به حريم همسرتان و گرفتن استقلال او در زندگي مشترك وي را از شما دورتر مي‌كند.
زندگي مشترك تنها با آبياري نهال عشق شيرين و لذتبخش مي‌ماند و نگهداري از اين نهال البته كار آساني نيست، اما با كمي دقت و تامل در رفتارهايمان شدني است.


امیدوارم با دقت در کارهایمان و توجه بیشتر به زندگی هایمان از افت دور شدن از همسران مان در امان باشیم .

علل دوری همسران از همدیگر قسمت دوم

نشانه‌هاي بي‌علاقگي همسران


براي درك بي‌علاقگي همسرمان به خود، بايد به نشانه‌هاي رفتاري او توجه و با دقت آنها را ريشه‌يابي و بررسي كنيم.
دكتر زاهد، نشانه‌هاي بي‌علاقگي در زوج‌ها را اين‌گونه مي‌شمارد: احساس نااميدي و غم و تنهايي، عصبانيت و تحريك‌پذيري، توجه كمتر به همه و احساس نياز براي برقراري روابط عاطفي خارج از محدوده زناشويي با غيرهمجنس، كاهش تعهد به طرف مقابل و درست انجام ندادن مسووليت‌هاي معمول، كاهش تمايل جنسي به هم و در مجموع كاهش صميميت و كمتر شدن گفت‌وگو‌ها و درد‌ دل‌هاي روزانه بين زن و شوهر.به گفته كارشناسان، وقتي زني به همسرش بي‌علاقه مي‌شود در او رفتارهاي متفاوتي مي‌بينيم مثلا دائما شوهر خود را مسخره مي‌كند و از او ايراد مي‌گيرد، غرور او را مي‌شكند و در جمع به او بي‌احترامي مي‌كند. زنان وقتي به شوهر خود بي‌علاقه مي‌شوند، نمي‌توانند به نياز‌هاي جنسي او پاسخ دهند و دائما دنبال بهانه‌اي براي دور شدن از همسر خود مي‌گردند.
همچنين وقتي مردي به همسرش بي‌علاقه مي‌شود، تحريك‌پذيري او نسبت به رفتارهاي همسرش بيشتر مي‌شود، يعني با كوچك‌ترين برخوردهاي همسرش از كوره در مي‌رود و دنبال بهانه مي‌گردد كه سر همسرش داد بزند و او را تحقير كند. مردان با تحقير همسرشان ـ وقتي به او بي‌علاقه‌اند ـ آرام مي‌شوند. اين مردان ديگر به برنامه‌هاي خانوادگي علاقه نشان نمي‌دهند و سر خود را با كار و فعاليت‌هاي فردي گرم كرده و به بهانه‌هاي مختلف از خانه فرار مي‌كنند. براساس تحقيقات انجام شده، ميزان خيانت در ميان مردان به دليل بي‌علاقه شدن به همسر خود بيشتر از زنان است.
وي مي‌گويد: براي اين‌كه نشانه‌هاي بي‌علاقگي را در همسر خود بيابيد، خصوصيات كلي وي را به ياد داشته باشيد و به تغييرات ناگهاني او در رفتار و احساساتش دقت كنيد، اگر او قبلا روي مسائلي مربوط به شما حساسيت نشان مي‌داد و اكنون به يكباره نسبت به آن مسائل بي‌تفاوت شده است، اگر قبلا با شما مهربان و انعطاف‌پذير بوده، ولي حالا با شما نامهربان و سنگدل شده، اگر رفتارش با فرزندان و افرادي كه شما به آنها علاقه‌منديد، بد شده است، اگر از با شما بودن فرار مي‌كند و از موقعيت‌هايي كه با هم تنها مي‌شويد اجتناب مي‌ورزد، ممكن است به دليل بي‌علاقه بودن به شما باشد. حال كه متوجه تغيير رفتار همسرتان شديد بايد به جستجوي دليل بپردازيد، گاهي اين تغييرات رفتاري به دليل بي‌علاقگي به شما نيست و ممكن است دليل ديگري داشته باشد.
مهم‌ترين كار پس از كشف بي‌علاقگي در خود يا همسرمان يافتن دليل اين بي‌علاقگي است تا بتوانيم آن را برطرف كرده و عشق ميان خود و همسرمان را دوباره زنده كنيم.
دكتر زاهد نداشتن اطلاعات كافي در مورد زندگي پس از ازدواج و آشنا نبودن با مسووليت‌هاي پيش‌رو، فشار‌هاي رواني زياد طي زندگي مشترك از سوي محيط، مشكلات در برقراري ارتباط جنسي صحيح، برقراري روابط خارج از زناشويي از سوي يك يا هر دو زوج، نداشتن بينش در اين رابطه كه معادلات زندگي مشترك ممكن است با معادلات زندگي قبلي با والدين متفاوت باشد، بي‌توجهي به نياز‌هاي طرف مقابل، وقت كافي براي همسر نگذاشتن به معني درگير شدن در فعاليت‌هايي كه وقت بودن با همسر را از فرد مي‌گيرد و مشكلات هيجاني و شخصيتي در هر يك از زوجين را از دلايل ايجاد بي‌علاقگي مي‌داند.
اين متخصص ادامه مي‌دهد: در يافتن دلايل بي‌علاقه شدن همسرتان اول از همه به خود و رفتارتان مراجعه كنيد و ببينيد ممكن است كدام خصوصيت و رفتار باعث دوري همسرتان از شما شده باشد. مثلا مشكلات زندگي، كاري و مالي مي‌تواند روي همسرتان تاثير بگذارد. در مواقع بروز اين مشكلات مردان به دليل بار مسووليتي كه دارند، دچار استرس مي‌شوند و اگر همسرشان با آنها همراه نشود و به آنها سركوفت و غر بزند و سرزنش كند و اين حس برايشان ايجاد شود كه همسرشان در مواقع سختي و مشكلات همراه آنها نيست، ممكن است از زندگي زناشويي خود زده شده و نسبت به همسرشان بي‌علاقه شوند.زنان نيز در مواقع سختي و مشكلات احتياج به دلگرمي و همراهي دارند و اگر احساس كنند همسرشان از مسووليت شانه خالي مي‌كند و نمي‌تواند تكيه‌گاه خوبي در مشكلات براي خانواده‌اش باشد و در واقع استحكام و قدرتي از همسرش نبيند، ممكن است نسبت به او بي‌علاقه شود.

ابن مطلب ادامه دارد ....

دور شدن همسران از همدیگر  قسمت اول

 دلایل بی علاقه شدن همسران به همدیگر

 

وقتي ازدواج مي‌كنيم يكي از بزرگ‌ترين نگراني‌ها و ترس‌هاي ما اين است كه اين عشق و علاقه تا كي بين ما مي‌ماند. اكثر زوج‌ها براين باورند كه آتش عشق در زندگي زناشويي رفته‌رفته خاموش مي‌شود. ميزان عشق و علاقه بين همسران و از بين رفتن يا ماندن آن بسته به رفتار و تلاش آنها به حفظ اين علاقه متفاوت است.
دكتر غزال زاهد، روانپزشك و مشاور خانواده در اين‌باره مي‌گويد: در مسير زناشويي حالات مختلفي ممكن است رخ دهد، اما در زندگي‌هاي موفق عشق كمرنگ‌تر نمي‌شود، بلكه حالت و تظاهر به آن ممكن است فرق كند و ميزان فداكاري و تعهد به زندگي مشترك بيشتر مي‌شود.
او مي‌افزايد: عشق بين زوج‌ها 3 جزء اصلي دارد؛ تعهد به يكديگر، صميميت و احساس نزديكي و جاذبه جنسي. تعهد به يكديگر يعني وفاداري در همه زمينه‌ها و احساس مسووليت نسبت به همسر، صميميت و احساس نزديكي يعني اين‌كه بتوانيم با همسر خود دوست باشيم و غير از مسائل روزمره با هم حرف بزنيم و لحظات خوشي كنار هم داشته باشيم، با هم راحت درد دل كنيم و حرف‌هاي خصوصي خود را به هم بزنيم. جاذبه جنسي نيز از مسائل مهم بين زن و شوهر است، زيرا اگر بين زن و شوهر جاذبه جنسي وجود نداشته باشد، زندگي زناشويي آنها كامل نمي‌شود.
اين متخصص ادامه مي‌دهد: در صورت متزلزل شدن هر يك از اين اجزا يا همه آنها، روابط بين زن و شوهر رو به سردي رفته و ميزان علاقه‌مندي بين آنها كاهش مي‌يابد. اگر زوج‌ها تعهد به يكديگر را فراموش كنند يا به هم احساس نزديكي و صميميت نداشته باشند يا براي هم عاري از جاذبه جنسي باشند، علاقه‌مندي آنها به يكديگر
 تحت الشعاع اين سه جزء قرار مي‌گيرد. البته نبايد فراموش كرد كه اين سه مورد به هم وابسته‌اند و هر يك روي ديگري تاثير مي‌گذارد. مثلا ممكن است نداشتن تعهد به هم باعث دور شدن از هم يا نداشتن جاذبه جنسي باعث خلل در تعهد به يكديگر شود.

این مطلب ادامه دارد ....

 

نقش تفاهم در زندگی مشترک


تفاهـــــــــــم


تفاهم، حالتی بین دو یا چند نفر است ( در اینجا ما لزوما همسران را در نظر گرفتیم ) که موجبات تأثیرگذاری و هم‌اندیشی را فراهم می‌سازد و به‌طور معمول زمانی‌ به‌وجود می‌آید که:

- با همسرتان، در روند همکاری و تشریک مساعی برای رسیدن به یک هدف مشترک، قرارداشته باشید.

- در یک حالت روحی- ‌‌روانی و یا به‌اصطلاح طول موجی باشید که همسرتان هم در آن حالت یا وضعیت قرار داشته باشد.

- آهنگ و نحوه‌ی صحبت‌کردنِ‌تان با همسرتان ، در یک سطح یا نزدیک به هم بوده باشد.

- شما و همسرتان تا آن‌جا که مقدور است،  شرایط محیطی را به‌صورتی مشابه یا نزدیک به یکدیگر بنگرید.

- از ذهنیتی مشابه یا نزدیک به یکدیگر برخوردار باشید.

به‌منظور برقراری رابطه‌ی صمیمانه و نزدیک با دیگران، راه‌کارهای مختلفی وجود دارد ازجمله این‌که با دیگری، در چیزی یا چیزهایی، دیدگاه نزدیک یا مشابه داشته باشید. رسیدن به این هدف، بسیار آسان است؛ کافی‌ست روحیه‌ای قابل انعطاف داشته باشید و بتوانید برای مدت کوتاهی، از دنیایی که برای خود ساخته‌اید، خارج شوید و به جهانی پا بگذارید که دیگری یا دیگران، در آن زندگی می‌کنند. یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات ما، این است که تصور می‌کنیم بقیه‌ی مردم هم همان‌‌طور به جهان نگاه می‌کنند که ما می‌نگریم. در ارتباطات اجتماعی، هیچ روش واحدی برای درست‌نگریستن به جهان و اجتماع وجود ندارد. هرچند شما همواره می‌بینید در مغازه‌ها یا فروشگاه‌ها شعار «حق، همیشه با مشتری‌ست» نوشته شده ولی درحقیقت این جمله، بیش‌تر یک خوش‌آمدگویی به مشتریان است. اگر در روابط اجتماعی و خانوادگی، فردی خود را محق کامل و دیگری را دچار اشتباه واضح تصور کند، هرگز مذاکره یا مشاوره، معنی و مفهوم پیدا نمی‌کند.

 هدف از تفاهم، این است که دو نفر به دیدگاه و نتیجه‌ی مشترکی برسند، نه این‌که یکی بخواهد به دیگری ثابت کند که حق با او بوده و هست!

راه‌کارهای رسیدن به تفاهم:

به‌منظور برقراری رابطه‌ی نزدیک و رسیدن به تفاهم با طرف مقابل، در زیر راه‌هایی پیشنهاد می‌گردد:

- اگر شما در حرف زدن با همسرتان قابل انعطاف باشید، خیلی راحت‌تر می‌توانید در ارتباط شغلی، زندگی و... به تفاهم برسید. اگر در یک مذاکره به این نتیجه رسیدید که تفاهم، به‌علت پافشاری شما روی دیدگاه‌های‌تان به خطر می‌افتد، به انعطاف‌پذیری بیش‌تری فکر کنید. هدف مذاکره، تنها بحث‌کردن نیست، بلکه رسیدن به دیدگاه مشترک یا نزدیک به یکدیگر می‌باشد.

- زمانی‌که دو نفر در یک موضوع یا مطلب به تفاهم برسند، در بسیاری از افکار و رفتارهای دیگر هم به‌سادگی به تفاهم می‌رسند. برعکس، دو نفری که در وضعیت سوء‌تفاهم یا لجاجت و دشمنی قرارگرفته‌اند، حتی حرف‌ها و عقاید ساده و بدیهی یکدیگر را نقد کرده یا مورد مخالفت قرارمی‌دهند، هرچند صحت و حقانیت آن‌ها برای‌شان واضح و روشن بوده باشد.

- برای این‌که در ایجاد و استمرار حس ‌تفاهم مهارت پیدا کنید، باید این قابلیت را داشته باشید که نسبت به مطالب و اطلاعاتی که دیگران در اختیار شما می‌گذارند، حساس، بینا و دقیق شوید و سریع و متناسب با اطلاعاتِ کسب‌شده، اقدامات عملی خودتان را با نهایت انعطاف‌پذیری، در راستای همنوایی و برقراری ارتباط نزدیک با آنان به‌کار برید.

- در گذر زمان، با فراگیری زبانِ بدن، می‌توانید با دقت در حرکات بدن، ژست‌ها و نحوه‌ی صحبت‌‌کردن دیگران، بیش‌تر از حرف‌های آ‌نان پی به نیات و عقایدشان ببرید. این کار، مهارت باارزشی‌ست که بر اثر دقت و تیزبینی، در کنار مطالعه به‌دست می‌آید.

تجزیه و تحلیل عوامل تأثیرگذار در ارتباط مؤثر

زمانی‌که از نحوه‌ی ارتباط مؤثر با دیگران صحبت می‌شود، ذهن ما متوجه موضوعاتی می‌شود که به‌صورت کلامی، مذاکره، صحبت و یا رد و بدل جملات بین دو نفر صورت‌می‌گیرد، درحالی‌که تحقیقات متعدد و دقیق آماری، سه عامل مؤثر در این فرآیند را به این‌صورت معرفی می‌کند:

1) تأثیر کلمات، عبارات و مطالب بیان‌شده:  7درصد

2) زبان بدن (حرکات بدن، دست‌ها، چشم‌ها و...): 55درصد

3) آهنگ، ظرافت و طنین صحبت‌کردن: 38درصد

هم‌نوایی و استفاده از حس برترِ مخاطب 

برای این‌که حس تفاهم، دوستی، اعتماد و احترام دیگری را جلب کنید، سعی‌کنید خودتان را مشابه او جلوه دهید. اگر او به تیم ورزشی خاص، شهر به‌خصوص یا موضوع ویژه‌ای علاقه دارد، با اشتیاق در همین زمینه‌ها صحبت کنید. روان‌شناسی مدرن، ثابت کرده که برای برقراری ارتباط دوستانه یا کاری، مؤثرترین روش، هم‌نوایی‌ست که می‌تواند هدایت فرد مقابل در مسیر مناسب و دلخواه را به‌دنبال داشته باشد.  در هر فرد، یک حس برتر وجود دارد که بیش‌تر از این کانال حسی، برای ارتباط با دیگران و یا جهانِ خارج استفاده می‌کند.

   

روشهای جذب همسران

روشهای  ابراز محبت و افزایش مهر و عطوفت بین همسران 

 

- زن مطیع، فرمانرواى قلب شوهر است

یکى از مهم ترین و حیاتى ترین حس هایى که مردان به آن علاقه دارند، حس مالکیت و مدیریت است. از سوى دیگر، براى حفظ کیان خانواده، لازم است زنى که به زندگى و شوهر خود علاقه مند است، از شوهر خود اطاعت کند و بداند که اگر در تمام شئون زندگى، مطیع او باشد، مهرش چنان در دل مرد نفوذ مى کند که حاضر است براى زن و زندگى اش، هر فداکارى و ایثارى انجام دهد و بهترین حس ها را به همسر خود بدهد و بدین ترتیب است که هم مرد راضى است و هم زن.

- زنان به کارهاى کوچکى هم که مردان برایشان انجام مى دهند، امتیاز مى دهند

اغلب مردان چنین تصور مى کنند که باید کارى بزرگ و حیرت آور براى همسر خود انجام دهند تا مورد تحسین و قدردانى او واقع شوند و این تصور، باعث مى گردد تا مرد دست به کارى نزند که خشنودى زن را برانگیزد؛ مگر زمانى که بتواند کار بزرگى انجام دهد؛ در حالى که زنان براى کارهاى به ظاهر کوچک مردان نیز امتیاز قائل هستند. براى مثال، یک مرد مى تواند براى سالگرد ازدواج یا تولد همسرش، یک متن محبت آمیز بنویسد و یا هدایاى کوچکى مانند عطر، شکلات یا شیرینى مورد علاقه همسر و یا گل تهیه کرده، به همسرش بدهد و آن گاه معجزه این کار خود را در ایجاد و افزایش علاقه بین خود و همسرش، به تماشا بنشیند.

- اسم همسرتان را نیکو و به بهترین حالت صدا بزنید

به خاطر داشته باشید که اسم یک شخص براى او، شیرین ترین و مهم ترین کلمات در تمام زبان هاست. اشخاص به قدرى به اسم خود علاقه دارند که مى کوشند به هر قیمت که شده، در خاطرها بماند. یکى از موجبات جلب محبت، نام بردن اشخاص با عناوین احترام آمیز و اسم هایى است که طرف مقابل آنها را دوست دارد. بعضى همسران به اشتباه فکر مى کنند از آن جا که با همسر خود صمیمى هستند، لازم نیست اسم او را به احترام صدا بزنند؛ در حالى که باید به خصوص در بین افراد دیگر، اسم همسرتان را به نیکى ببرید. این کار، یکى از راه هاى جلب محبت همسران مى باشد. پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله نیز در حدیثى یکى از راه هاى جلب محبت افراد را صدا کردن و خواندن آنها به محبوب ترین نام هایى که دوست دارند، دانسته است.

- آقایان، پیام هاى دیدارى را دریافت مى کنند و خانم ها پیام هاى شنیدارى را دوست دارند

مردان، زنانى را دوست دارند که به سلامت و زیبایى خود اهمیت مى دهند. زنان باید سعى کنند با برخى فعالیت هاى جسمانى، نظیر قدم زدن و نرمش، بر سلامت و زیبایى طبیعى و خدادادى خود بیفزایند تا بیشتر مورد توجه همسران خود قرار بگیرند. باید توجه داشت که اگر زنى، خود حس خوبى نسبت به خود نداشته باشد، همسرش به طبع نمى تواند حس خوبى نسبت به او داشته باشد؛ پس زن، باید زیبایى را از درون خود بجوید؛ صرف نظر از این که چقدر تلاش مى کند تا زیباتر به نظر آید. همواره این را باید به خاطر داشت که زیبایى، از درون تراوش مى کند. هنگامى که از درون، احساس خوبى داشته باشید، خوب از خودتان مواظبت کرده، عزت نفس زنانه تان را بیشتر مى کنید و یقیناً این در بیرون نیز نمایان مى گردد.
در مقابل، زنان، پیام هاى سمعى را بیشتر دوست دارند؛ مثل این که همسرشان به آنها بگوید تا چه حد آنها را دوست دارند و از آنها حمایت مى کند. پس مردان باید سعى کنند محبت نهفته در دل خود را با گفتن جمله «دوستت دارم» به همسرشان، آشکار و عیان سازند.

- مردان باید روحیه همیشه متغیر و متموج زنان را درک کنند

مردان باید توجه داشته باشند که زنان، حالت متغیر دارند و روحیه شان مدام در حال تغییر است؛ گاهى شاد و گاهى بسیار غمگین، گاهى امیدوار و گاهى مأیوس و ناامید مى باشند. دانستن این نکته براى مردان، امرى مهم و ضرورى است. اگر مرد از این حالت زن آگاه باشد، هرگز از تغییر روحیه اى که یکى از علل آن، تغییرات هورمونى زن است، نگران نمى شود؛ بلکه سعى مى کند همسر خود را درک کند و به او کمک کند تا روحیه خود را باز یابد.

- زنان شاد، خرسند و سرزنده، روشن کننده دل هستند


با خودتان تعهد کنید که باور داشته باشید در جایگاه خود، فرد قابل احترام و مهمى هستید. اگر عزت نفس نداشته باشید، به احتمال فراوان، هیچ کس دیگر هم به شما احترام نمى گذارد. عزت نفس، از صادق بودن با خود سرچشمه مى گیرد. ممکن است در ابتداى زندگى، ویژگى هاى جسمانى از اهمیت بیشترى برخوردار باشند؛ اما پس از مدتى، این اهمیت رنگ مى بازد و آن چه مهم و ضرورى است، ویژگى هاى شخصیتى زن است. زنانى که همیشه شاد هستند و در مورد خود احساس خوبى دارند، بیشتر مورد توجه همسرشان هستند و از جذابیت بیشترى برخوردارند. ناخرسندى و همواره از همه چیز شکایت کردن، مرد را خسته کرده، شور و نشاط زندگى را از او مى گیرد. یکى از راه هاى مهرورزى به مرد، این است که زن، دست از شکایت دائمى از زمین و زمان بردارد.

ـ براى زن خود، حق ناراحت شدن قائل باشید

اگر شما یک مرد هستید، باید به این نکته توجه داشته باشید که زن ها وقتى حاضرند به حرف هاى شما گوش بدهند که برایشان حق ناراحت شدن قائل باشید. یکى از شیوه هاى رایج شروع کردن دعوا بین همسران، بى اعتبار دانستن احساسات و افکار زن است. وقتى مرد مى گوید: «آخه واسه چى ناراحتى» یا «این که ناراحتى نداره» و یا «این موضوع این قدر مهم نیست»، براى زن خیلى گران تمام مى شود و زن، این چنین تلقى مى کند که نمى تواند حتى از احساسات خود صحبت کند.

 

از وظایف زن نسبت به همسرش

 اظهار عشق و علاقه نسبت به شوهر


زن خردمند و شايسته مي‏داند که شوهرش تشنه محبت و دوستي اوست و دل او به محبت همسرش زنده مي‏باشد. اگر شوهر بداند که محبوب واقعي زنش نيست، احساس بي‏کسي، تنهايي و غربت مي‏کند و هميشه پژمرده‏، غمگين و ناراحت و مضطرب است. ليکن زن نيک انديش و مهربان، محبت و دوستي خود را نسبت به شوهرش به زبان آورده و عشق و علاقه خود را در قالب واژه‏هاي طيب و زيبا و پرمفهوم عينيت مي‏بخشد.
و مهم‏تر از کلمات و واژه‏ها، در ايجاد محبت نسبت به شوهرش، هنگام سخن گفتن با شوهر، مواظب آهنگ نرم و ملايم صدا، حرکات بدني خود مي‏باشد. و هرگز با آهنگ صداي خشن و حرکات ناموزون دست و صورت و ترشرويي و اخم، معشوق عزيز خود را در کانون گرم و با صفاي خانواده دلسرد و افسرده نمي‏کند.


امام باقر عليه‏السلام مي‏فرمايند:
«براي زن هيچ شفاعتي در پيشگاه پروردگارش به اندازه رضايت شوهرش ثمربخش و مفيد‏تر نيست.»

زن برتر با ابراز عشق و علاقه نسبت به شوهرش، دل او را هميشه شاداب و خرم نگه مي‏دارد و به کسب و کار و زندگي علاقه‏مند و دلگرم و اميدوارش مي‏نمايد و شوهرش را به عالي‏ترين مقامات علمي، معنوي، اقتصادي و اجتماعي ارتقاء مي‏دهد، و زمينه رشد و شکوفائي او را در همه کارها فراهم مي‏نمايد.

 و شوهر نيز با اين رفتار نيکو و شايسته همسر، حاضر است براي تامين سعادت و رفاه خانواده، تا سر حد فداکاري کوشش کند و مطمئنا چنين مردي کمتر اتفاق مي‏افتد که به امراض روحي و رواني مبتلا گردد.
بنابراين زن هنرمند و فهيم، نيک مي‏داند که شوهرش شيداي شنيدن صداي آرام و زيبا، جالب و جاذب، گيرا و پرمحبت اوست. و از همين رو، با همه وجود به نقش جاذبه‏هاي صوتي و گيرايي کلام در ابراز عشق و محبت و ايجاد شور و نشاط و شادابي در شوهر واقف است و در طول حيات مشترک و در همه موقعيت‏ها و شرايط ، لحظه‏اي از زبان دوستي و عشق به شوهر غافل نمي‏شود، و از جذابيت‏هاي بياني، آنچنان همسر خود را سيراب مي‏نمايد که در برابر محرک‏هاي صوتي و کلامي نامحرمان مغرض، کاملاً او را مصون مي‏نمايد؛ چرا که بعضي وسوسه گران مغرض و ناآگاه و شيطان صفتان‏گيرا، با بهره‏گيري از خلاء عاطفي بعضي مردان و محروميت ايشان از محبت‏هاي عاشقانه و صادقانه همسرشان، با محرک‏هاي کلامي گيرا و پر جاذبه زمينه انحراف او را هموار مي‏کنند.

منبع : کتاب راز شاد زيستن در کانون خانواده

اعتماد کردن

چگونه اعتماد دیگران را جلب کنیم؟ 
 

 

 ۱. همیشه خوشرو و خوش لباس و مرتب باشیم.
 ۲. هنگام برقراری ارتباط کلامی، در چشمان شخصی که مخاطب
ماست نگاه کنیم.
 ۳. به دیگران هم فرصت صحبت کردن بدهیم.
 ۴. صداقت و راستگویی را سرلوحه رفتار خود قرار دهیم.
 ۵. به گونه ای به دیگران خدمت کنیم که هم خود راضی باشیم و هم طرف مقابل و مهم تر از همه خداوند هم راضی باشد.
 ۶. نسبت به ارزش های فرهنگی و اخلاقیات جامعه خود پایبند باشیم.
 ۷. در سلام کردن پیشقدم باشیم.
 ۸. در حد معتدل و مناسب از ویژگی های مثبت طرف مقابل تعریف کنیم.
 ۹. لبخند را فراموش نکنیم، زیرا لبخند زیباترین هدیه ای است که همواره برای بخشیدن در اختیار داریم.
 ۱۰. بکوشیم در رفتار، گفتار و اعمالمان تناقضی نباشد.
 ۱۱. متانت، وقار و آرامش را در رفتارمان فراموش نکنیم.

پاییز و افسردگی

پاییز فصل افسردگی است؟

 

به آسمان ابری پاییز كه نگاه می‌كند، چشمش كه به برگ‌های زرد و نارنجی كف پیاده‌رو می‌افتد؛ خش‌خش زیر پایش را كه می‌شنود و كوچ پرنده‌ها را كه در آسمان می‌بیند، غصه‌اش می‌گیرد و از این‌كه دوباره چند ماهی باید منتظر باشد تا بهار و تابستان از راه برسد، دلگیر می‌شود.
 انگار با رسیدن پاییز خسته و خواب‌آلود شده و حوصله هیچ‌كس و هیچ‌چیز را ندارد؛ فقط دوست دارد تنها باشد و دست و دلش به هیچ كاری نمی‌رود؛ اما مگر كار هم تابستان و پاییز می‌شناسد؟ مگر در پاییز قطار زندگی از حركت می‌ایستد؟ اصلا پاییز كه فصل رنگ‌هاست؛ رنگ‌هایی پر از زندگی؛ پس چرا او افسرده می‌شود؟ همه اینها را می‌داند اما سال‌هاست با این مشكل كنار آمده و با آن زندگی می‌كند.

پذیرفته كه پاییز برای او فصل دلگیری، دلتنگی و غم و غصه است؛ در حالی كه متخصصان می‌گویند گروهی از افراد هم در فصل بهار و تابستان این شرایط را دارند و احساس افسردگی می‌كنند، پس چاره چیست؟ چطور باید بدون این‌كه مشكلی ایجاد شود، این روزهای دلگیر را سپری كرد؟روانپزشكان و روان‌شناسان براین باورند كه برخی افراد در ماه‌ها و فصل‌های خاصی از سال از علائم افسردگی رنج می‌برند؛ نشانه‌هایی كه دائم نیست و با تغییر فصل فروكش می‌كند.

دكتر بهروز بیرشك، روان‌شناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشكی تهران  درباره افسردگی‌های فصلی می‌گوید: افسردگی فصلی یكی از اختلالات خلقی است كه برخی از افراد در طول زندگی آن را تجربه خواهند كرد. در چنین شرایطی فرد ممكن است در فصول خاصی متوجه تغییرات روحی و خلقی شود و احساس كند نسبت به سایر فصل‌ها بی‌حوصله‌تر و بی‌حال‌تر شده و ‌انگیزه‌ كافی برای انجام كارهایش ندارد. همچنین زمانی كه از خواب بیدار می‌شود احساس كسالت، خستگی و خواب‌آلودگی داشته و هرقدر هم خوابیده باشد، تصور می‌كند كافی نبوده است.

روان‌شناسان معتقدند خُلق پایین این افراد در روابط اجتماعی و عملكرد روزانه‌شان هم تاثیر می‌گذارد تا آنجا كه گاهی احساس می‌كنند بشدت عصبی هستند و فشارهای روحی‌شان افزایش یافته است. آن‌طور كه دكتر بیرشك می‌گوید، این مساله میان خانم‌ها شایع‌تر بوده و جوانان نیز بیشتر در معرض آن قرار دارند.

مراقب پاییز باشید

بروز اغلب بیماری‌ها و مشكلات جسمی و روحی به زمان خاصی وابسته نیست و هر روز و هر لحظه ممكن است ما را غافلگیر كند اما در این مورد، باید حواستان را حسابی جمع كنید وگرنه هر سال غافلگیر خواهید شد، چون افسردگی فصلی برای بسیاری از افراد، هر سال در زمان خاصی نمایان شده و باعث بروز احساسات مشخصی می‌شود.دكتر بیرشك با اشاره به این موضوع، یادآور می‌شود: چنانچه برای فردی هر سال و در زمان مشخصی چنین حالات و احساساتی ایجاد شود، می‌توان احتمال بروز افسردگی فصلی را مطرح كرد.

بسیاری از ما عادت كرده‌ایم پاییز را فصل افسردگی، بی‌حوصلگی و رخوت بدانیم، در حالی كه متخصصان می‌گویند ممكن است افراد مختلف در زمان‌های متفاوتی این حس را تجربه كنند بنابراین نباید چنین تصور كرد كه فقط در فصل‌های پاییز و زمستان افسردگی فصلی، خود را نشان می‌دهد.این روان‌شناس با اشاره به این مطلب، می‌افزاید: بروز افسردگی فصلی در پاییز و زمستان شایع‌تر است، ولی درصد كمتری از افراد هم ممكن است در فصل‌های دیگر مانند تابستان چنین حالت‌هایی را داشته و افسردگی را تجربه كنند.

چرا افسرده می‌شویم؟

خیلی‌ها قبول كرده‌اند كه پاییز فصل غم خوردن و غصه‌دار شدن است و حتی اگر بخواهیم، در این فصل نمی‌توانیم شاد باشیم. در مقابل، گروهی هم هستند كه در این فصل از سال نسبت به فصول دیگر احساس بهتری دارند و زندگی شادتری را می‌گذرانند؛ پس بهتر است باور كنیم پاییز به‌تنهایی عامل ایجاد افسردگی و مشكلات خلقی نیست و باید به دنبال یافتن عامل دیگری باشیم.

دكتر بیرشك درباره عوامل موثر در ایجاد افسردگی فصلی، می‌گوید: نظریه‌های مختلفی در این مورد مطرح شده است، ولی هنوز علت دقیق و اصلی این مساله مشخص نیست. برخی می‌گویند انتقال‌دهنده‌های عصبی كه وظیفه انتقال مواد شیمیایی مغز را به سایر بخش‌ها برعهده دارند، در این فصل‌ها دچار تغییرات خاصی می‌شود و همین مساله منجر به بروز احساس افسردگی و ایجاد خلق‌وخوی پایین این افراد خواهد شد. گروه دیگری نیز براین باورند كه تغییر تابش نور خورشید، عاملی برای ایجاد چنین احساساتی است.

به گفته این عضو هیأت علمی دانشگاه، بروز چنین حالت‌هایی حتی ممكن است روی غذا خوردن افراد هم تاثیر بگذارد و باعث شود علاقه‌شان به مصرف مواد غذایی خاصی مانند قندها افزایش یابد؛ پس نكته مهم این است كه در این دوران هم نباید در مصرف مواد غذایی افراط شود و همیشه باید تعادل را حفظ كرد.

این افسردگی دائمی نیست

خیلی از كسانی كه در فصل خاصی دچار افسردگی می‌شوند، نگرانند و نمی‌دانند راه‌حل این مشكل چیست؛ آنها تصور می‌كنند در مدتی كه افسرده و بی‌انگیزه هستند، باید با شرایط كنار بیایند؛ یا به بیان دیگر شرایط موجود را بپذیرند.دكتر بیرشك با تاكید بر این‌كه افسردگی فصلی مشكل خاصی به حساب نمی‌آید، یادآور می‌شود: كسانی كه با این مساله روبه‌رو هستند، نباید نگران باشند، چون افسردگی فصلی مشكل حادی نیست؛ فقط كافی است علائم را بشناسید و قبل از این‌كه چنین شرایطی پیش بیاید یا پیشرفت كند، به فرد متخصص مراجعه كنید و به فكر برطرف كردن آن باشید.

به گفته وی، متخصصان می‌توانند به كمك درمان‌های دارویی یا با استفاده از دستگاه‌ها و تجهیزات خاصی، مشكل را حل كنند. این روان‌شناس به افرادی كه دچار افسردگی فصلی می‌شوند، توصیه می‌كند: اگر به این امكانات دسترسی ندارید، باید سعی كنید در طول روز بیشتر از خانه خارج شوید و مدتی در معرض نور خورشید قرار بگیرید.همچنین بهتر است هنگامی كه در خانه هستید، كنار پنجره بنشینید و پرده را كنار بزنید تا نور بیشتری وارد خانه شود. استفاده از یك برنامه ورزشی منظم و متناسب را هم فراموش نكنید و با وجود خلق پایین و احساس ضعف و بی‌حوصلگی، به هر میزان كه می‌توانید فعالیت‌ بدنی داشته باشید.

 

منبع: جام جم آنلاین

موسیقی و نقش ان در زندگی ما انسانها

 

استفادة بشر از موسيقي، امري آسان و قابل‌دسترس بوده است، چون ريتم و ملودي، به عنوان دو ركن اساسي موسيقي، در سرشت انسان وجود داشته و از طرفي آواگري‌ها و حركات ريتميك نيز نيازي به تكلم نداشته است. 

 موسيقي زبان آرزوها، انتظارها و عواطف بشري است و هر قوم و ملتي برحسب ويژگي‌هاي عاطفي و فرهنگي خود، موسيقي خاصي دارد. با درك موسيقي، عواطف زيبا، همدردي و تفاهم بيشتر قلبي ميسر خواهد شد.

 پژوهشگران توصيه مي‌كنند كه والدين روزانه يك ساعت براي فرزندان كوچك خود موسيقي پخش كنند. اين عمل موجب بهتر شدن وضعيت تغذيه، خواب و افزايش وزن آنها مي‌شود.

- موسیقی نیاز انسان

موسیقی نیازی فیزیولوژیک, ذهنی, احساسی, اجتماعی و فرهنگی در زندگی انسان است و از طریق این نیاز ها ریشه گسترده ای در تار و پود زندگی بشر پیدا کرده است.موسیقی رابطه زیستی و فیزیولوژیک با مغز آدمی دارد.
ریتم, محرک بیولوژیک و ملودی مولد لذت,خوشی و خیال انگیزی است به این دلیل کوچک ترین کنش ریتمیک و نوای موزون روح و جسم را بر می انگیزد و تحریک می کند. از آغا نوزادی بدون آن که آموزشی در کار باشد توجه به ریتم و ملودی وجود و مغز به هماهنگی, نظم و سازماندهی اصرار و گرایش دارد. بخش های مختلف مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی مشارکت دارند. نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات موسیقی می پردازدو نیمکره راست هماهنگی و کل(گشتالت) صدا و عواطف آن را درک می کند. به بیانی دیگر نیمکره راست مغز در دریافت کلی پیام های موسیقایی, ترکیب فضایی روابط و درک وحدت موسیقی موثر است .شایان ذکر است کشش های قسمت راست مغز توسط سیستم لیمبیک(مرکز عواطف) توسعه می یابد.
از سوی دیگر موسیقی با عناصر ذهنی مانند تخیل, حافظه, تداعی, الهام و... در آمیخته که در نتیجه از آن مقوله ای شناختی به وجود آورده است.اما بیش از هر چیزی موسیقی نیاز عاطفی و احساسی است.موسیقی سیستم عواطف (لیمبیک) مغز را به سرعت تحریک می کند و به تحریک احساسی و فرافکنی حالت های درونی و هم حسی منجر می شود و در بسیاری از مواقع زندگی که کلام و بیان پاسخگو نیست, می تواند موجب همدردی و هم حسی شود و از همه مهم تر احساس ها را وسعت بخشد.
همچنین موسیقی نیازی اجتماعی است و همبستگی در ذات مطبوع آن وجود دارد هر جا موسیقی جاری است گروهی در کنار و گرد هم جمعند زیرا موسیقی به راحتی می تواند احساس ها و بیان مشترکی را در جمع به وجود آورد و نیروی عمومی را برانگیزد موسیقی نیروی همدلی است به همین خاطر قدرت وحدت و پیوستگی دارد و از آن می توان در تفاهم اجتماعی و سلیقه ملی بهره جست و محبت و همدلی را در جامعه تقویت کرد. در مقیاس و دیدی وسیع تر موسیقی طنین وحدت عالم است.


 - موسیقی و پزشکی و روان پزشکی و روان شناسی

تحقیقات نشان می دهد که موسیقی از طریق تاثیر بر هورمون های مختلف, ضربان قلب و فشار خون, تغییر پتانسیل الکتریکی عضله ها و هم چنین تقویت مهارت ها و حرکات بدن و زمینه های روان شناختی وارد عمل شده است به عبارت دقیق تر موسیقی با تحریک مرکز عواطف  در مغز(سیستم لیمبیک) بر اعصاب مرکزی و خود کار  واکنش های بیو شیمی و عضلانی اثر گذاشته و همچنین با تاثیر بر حافظه و یاد آوری خاطرات و احساس های گذشته تغییراتی را در شرایط فیزیولوژیک و پزشکی بر جای می گذارد.                         

 اولین گروه پژوهش ها توسط  "ولد  و دیسرنز " انجام شد که اثر موسیقی را برسیستم اعصاب مرکزی نشان داده است اما مهم تر از آن تحقیق جامعی بود که توسط دای نو  و هوج صورت گرفت. این دو محرک اثر موسیقی محرک و آرام بخش را بر واکنش های اعصاب خودکار مانند ضربان قلب,نبض, فشار خون, تنفس, واکنش های پوستی و عضلانی و امواج مغزی بررسی کردند. آن ها در پایان دریافتند که موسیقی آرام بخش, میزان ضربان قلب و نبض و فشار خون را کاهش می دهد و از اضطراب و نگرانی بیماران می کاهد. پس از آن ها پژوهشگران دیگری چون جکبسون و ولپ با تحقیقات خود یافته های آنان را تایید کردند.محقق دیگری به نام گلدشتاین  تاثیر موسیقی انتخابی را بر سیستم لیمبیک و مرکز کنترل دستگاه عصبی خودکار(اتونومیک) مطالعه کرد و اثر آن را در تحریک این منطقه و تسکین رفتار نشان داد.
-  آرامش روانی با موسیقی طبیعت

ضرب آهنگ و حرکت منظم امواج دریا, سکوت و آرامش سبزهزار و بیشه زار با نغمه پرندگان و صدای جیرجیرک ها در جنگل هم می توانند احساس آرامش طبیعت را به وجود آدمی منتقل سازند. امواج دریا طراوت زندگی را منتشر می کند. صلابت و قدرت آن, روح را تسلیم جریان و سیر خود می کند و آن را در بستر خود آرام می سازد.ميگنا دات آي آر. آن گاه که در حالت تمرین تن آرامی و تمرکز ذهنی به صدای امواج گوش می سپاریم و دم و بازدم خود را با آنها هماهنگ می کنیمپس از دقایقی با روح خود, جزئی از امواج دریا می شویم و با آن به وحدت و یگانگی می رسیم, وحدتی که پراکندگی و تصورات مشوش ذهن را در خود حل می کند.به دلیل آرامشی که طبیعت به روح آدمی می بخشد قطعه های زیادی براساس اصوات آن ضبط و منشر گردیده که مورد استفاده اهل تمرکز و مراقبه درونی است.

-  طبقه بندی عاطفی تم های موسیقی

در موسیقی می توان  تم های فرعی بسیاری ایجاد کرد اما از اصلی ترین آنها میتوان به  :

تم های آرامبخش:

تم موسیقی آرام بخش ملایم,یکنواخت و ریتم آن آرام است.این تم حالت عاطفی خاصی ندارد,به عبارتی شور و حالی به وجود نمی آورد و یا کسی را تحریک نمی کند و در خود فرو نمی آورد و یا کسی را تحریک نمی کند و در خود فرو نمی برد مهم ترین خصیصه ملودی آرام بخش این است که هیچ احساس و هیجان خاصی را القا نمی کند. ریتم و گردش های ملودیک آرام و یکنواخت آن در فواصل بزرگ کمک می کند تا از سرعت و فشار خیالات و هیجان ها و خستگی ها بکاهد و با آهسته کردن احساس و هیجان در گردش ها و فواصل مطبوع و بزرگ حالتی آرام و خوشایند و بدون هیجان و غلبه احساسی ایجاد می کند.

تم های نیرو بخش:

در این تم ها ریتم پر قدرت و ملودی های محرک با احساس مثبت و مطبوع بیشتر از آن چه روحیه را هیجانی کند, انرژی و نیرو می بخشد.این قطعه ها همانند یک شوک خوشایند و مطبوع, افسردگی, سستی و بی حالی را به تحرک تبدیل می کند و احساس توانایی, تسلط و اراده به وجود می آورد. در تم های نیرو بخش, ریتم نقش اساسی دارد. ضرب آهنگ قدرتمند و بارز آن با ریتم هیجانی(هیستریک) متفاوت است. در موسیقی هیجانی, تحرک توام با هیجان زدگی بی قراری و نوسان خلقی است و حالت توانایی و یا ثبات"من" احساس نمی شود اما در تم های نیروبخش ثبات و نیرو احساس می شود.



- پی نوشت :

قابل توجه همه دوستان  مخاطبان عزیز چند روز پیش فردی با نام رسولی در کامنتی گفته بودند که این مطلب نوشته ایشان میباشد .باید در جواب ایشان عرض کنم این مطلب با اقتباس از  یه مقاله بلند و بالا نوشته "خانم زهرا ایمانی شوره دلی " با تغییراتی  در برخی عناوین و مطالب نوشته شده است . 

عوامل استحکام روابط خانوادگی از دیدگاه قران کریم

عوامل استحكام روابط خانوادگی از نگاه قرآن كریم


خانواده به عنوان هسته اولیه و مهمترین كانون زندگی انسان دارای اهمیت ویژه ای در ساختن شخصیت اوست. چنانچه زن و مرد بتوانند براساس دستورات حیاتبخش اسلام، خانواده را سرشار از مهر و عطوفت نمایند سعادت دنیوی و اخروی خود و فرزندانشان را فراهم كرده اند. اسلام برای مهرورزی و زیبا سازی خانواده اهمیت خاصی قائل است.

طبق بینش قرآنی، خانواده نشانه ای از رحمت، عطوفت وحكمت اوست. و شایسته است صفات رحمت وجمال حضرت پروردگار در یك خانواده سالم خودنمایی كند و در محیط آن نشانه ای از عدالت، رحمت، علم و حكمت، خداوند و سایر صفات الهی در آن به نوعی نمایان گردد. بنابراین بنیان خانواده كه مهم ترین عامل در ساختار شخصیت افراد و جلوه ای از رحمانیت پروردگار است باید همواره همچون دژی مستحكم در برابر انحرافات، لغزش ها و آفات و آسیب های مهم اجتماعی تقویت گردیده و ارتباط اعضای آن براساس رحمت، مودت بویژه رابطه قلبی و عاطفی میان زن و شوهر استحكام یابد. در زیر برخی از عوامل استحكام و تقویت ارتباط اعضای خانواده را بر اساس رهنمودهای قرآنی ذکر می کنیم:

1- ایجاد فضای عاطفی

آدمی از سویی ذاتاً شخصیت خود را دوست دارد و پیوسته تلاش می كند كه بسوی اعتلا و ترقی شخصیت خویشتن گام بردارد و از سوی دیگر انسان كه از ماده انس اشتقاق یافته است به موانست و الفت شدیداً نیازمند است. او دوست دارد بیشتر به سوی افرادی كه عزت نفس و شخصیتش را مورد توجه قرار می دهند جذب شده و با آنان مانوس گردد. پس برای تحكیم روابط میان اعضای خانواده باید با ایجاد فضایی عاطفی، با تقویت غریزه موانست و بهره گیری از حس حب ذات همراه با درك نیازها و خواسته های مشروع طرفین اقدام نمود از سیاق آیات قرآن می توان برخی از راهكارهای ایجاد فضایی عاطفی و مهرآمیز را بدست آورد.

الف - خطاب زیبا

نام هر كس برای او عزیز و دوست داشتنی است و در ایجاد انس و الفت و تقویت ارتباط نقشی بسزا دارد. فرهنگ متعالی اسلام علاوه بر آموزش نام های نیك و سفارش به ترویج آن، كوشیده است تا مردم را در گفتگوها و خطاباتشان به سوی معاشرت نیكو و خطاب های احسن راهنمایی كند.
خداوند متعال در سوره حجرات از خطاب های زشت و نفرت انگیز نهی كرده و به مسلمانان یادآور می شود كه همدیگر را با نام نیك وخطاب مهرانگیز صدا كنند .

براساس این راهكار قرآنی، زن و شوهر و سایر اعضای خانواده برای تقویت ارتباط خود باید از بهترین و دوست داشتنی ترین القاب و اسامی بهره گیرند و صفا و صمیمیت را در فضای خانواده حاكم سازند. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در این رابطه به خانواده های مسلمان یادآور می شود كه: سه چیز دوستی و محبت را در میان دو مسلمان تقویت می كند و صفا و صمیمیت را در میان آنان حاكم می سازد.

ب - گفتگوهای مهرآمیز

ارتباط كلامی با عبارات عاطفی و دلنشین می تواند روابط زوجین را تقویت نموده و موجب پایداری بنیان خانواده گردد. این شیوه كارآمد تربیتی نه تنها برای استحكام روابط خانوادگی و ایجاد فضای عاطفی مناسب است بلكه در تربیت فرزندان نیز تاثیر دارد.

    به گفتار شیرین جهان دیده مرد كند آنچه نتوان به شمشیر كرد.


امام علی(ع) می فرماید: زیبا و دلنشین سخن بگویید تا پاسخ های زیبا و دلنشین بشنوید.

 
به شیرین زبانی و لطف و خوشی توانی كه پیلی به مویی كشی .

بنابراین كلمات و عباراتی كه روزانه در میان زوجین مطرح می شود تأثیر بسزایی در تقویت روابط مشترك آنان داشته باشد و یا خدای ناكرده به فروپاشی اركان یك خانواده بینجامد.

ج- سلام كردن

از ویژگی های فرهنگ متعالی اسلام سلام كردن مسلمانان به همدیگر است. سلام با صدایی رسا، واضح، و با آهنگی جذاب موجب تقویت بنیان خانواده و فراگیر شدن فضای عاطفی در میان اعضای آن خواهد بود. سلام كردن به اعضای خانواده كینه را از بین می برد، روحیه ها را شكوفا می كند و دل ها را به هم مأنوس و نزدیك می گرداند و نوعی ابراز محبت و اظهار علاقه به طرف مقابل می باشد. 

د- مشورت

مشورت كردن یكی از شیوه های پسندیده قرآنی است. این عمل موجب می شود تا انسان از افكار دیگران استفاده نموده و از اندیشه ها و افكار جدیدی كه خود به آن نرسیده بهره گیرد.

 
   عقلها مر عقل را یاری دهد مشورت ادراك و هشیاری دهد.
 
قرآن كریم از تبادل افكار فرعون با همسر خود خبر داده و پذیرفته شدن رأی همسر فرعون را در آن جلسه نقل می كند كه رأی مشورتی او به نجات جان یك پیامبری انجامید. خداوند در این رابطه می فرماید: «وقالت امرات فرعون قرت عین لی ولك لاتقتلوه عسی ان ینفعنا او نتخذه ولدا؛همسر فرعون گفت: این كودك نور چشم من و توست او را نكشید شاید به ما سودمند باشد یا او را به فرزندی بپذیریم. و در سوره بقره به مشورت زن و شوهر در مورد چگونگی رفتار با كودك شیرخواره اشاره كرده و می فرماید: «فان ارادا فصالا عن تراض منهما و تشاور فلاجناح علیهما؛ اگر آن دو با مشورت و رضایت یكدیگر بخواهند كودك را زودتر از شیر بازگیرند گناهی بر آنها نیست. و در سوره شوری می فرماید: «وامرهم شوری بینهم» اهل ایمان با همدیگر مشورت می كنند و چه زیباست كه زن و شوهر مسلمان كارهای خود را براساس مشورت انجام دهند.

و- هدیه دادن

ابراز علاقه و محبت زن و شوهر به همدیگر راههای مختلفی دارد كه یكی از زیباترین روش های آن هدیه دادن به یكدیگر است. قرآن در مواردی از این شیوه مهرآور سخن گفته است و گاهی به آن ترغیب می كند. و از هدیه مناسب از سوی مردان به همسرانی كه می خواهند از آنان جدا شوند هدیه در حج تمتع به درگاه ربوبی كه در جلب محبت تاثیر فراوان دارد. رسول خدا در روایتی می فرماید: مردی كه داخل بازار شود و تحفه ای را خریده و به خانواده اش برساند ثوابش معادل با عمل كسی است كه نیاز گروهی از مستمندان را رفع كرده باشد.
انسانی كه هدیه ای را دریافت می كند بی اختیار مهر و محبت هدیه دهنده را در دل خود احساس می كند. این نكته در روابط زناشوئی از اهمیت ویژه برخوردار است. امام باقر(علیه السلام) در این رابطه فرمود: به یكدیگر هدیه دهید كه هدیه غبار كینه ها را از دل می زداید و عداوت و دشمنی و روابط تیره را به دوستی و مهربانی بدل می سازد.

2 - عفو و گذشت

هر زن و شوهری طبعا در زندگی خود دچار خطاها و لغزش هایی می شوند چرا كه انسان جایزالخطا است و به غیر از چهارده معصوم(علیهم السلام) كسی را نمی توان مصون از اشتباه و لغزش دانست. به همین جهت قرآن كریم می فرماید: «ولیعفوا ولیصفحوا الا تحبون ان یغفرالله لكم و الله غفور رحیم؛ آنان شایسته است عفو كنند و از لغزش های دیگران چشم بپوشند آیا دوست نمی دارید كه خداوند نیز شما را عفو كند البته كه خدا آمرزنده و مهربان است.»
یكی از علل مهم اختلافات خانوادگی عدم تحمل و كم صبری زن و شوهر نسبت به یكدیگر است این بگومگوها معمولا در اول زندگی بیشتر است و هر قدر كه زن و مرد بیشتر همدیگر را می شناسند و درك می كنند و عفو و اغماض به خرج می دهند تدریجا نزاع ها فروكش كرده و جای خود را به مهر و صفا و گذشت می دهد.
آری بهترین و زیباترین روش در تقویت بنیان خانواده توسل به عفو و گذشت و بردباری در مقابل خطاهای اعضای خانواده بویژه زن و شوهر نسبت به همدیگر است.
 

3- خدمت به خانواده

تأمین نیازهای خانواده از جمله وظائف مرد است او با این عمل خود علاوه بر ایفای نقش خود در مدیریت خانه، رضایت خداوند و همسرش را جلب می كند و در تقویت پیوند زناشویی گام برمی دارد. در آیات قرآن این عمل پسندیده از شیوه های مردان خدا و پیامبران الهی محسوب می شود.
خدمت به خانواده و یاری رساندن به كدبانوی خانه دلها را به هم نزدیك می كند نیازهای زندگی را برطرف ساخته و به فرزندان نیز درس عشق و محبت و خدمتگزاری می آموزد. چرا كه انجام كارهای منزل تنها به عهده بانوان نیست بلكه همكاری، مساعدت و یاری شوهر را می طلبد.

4- سفر های خانوادگی

اعضای خانواده كه معمولاً در منزل تنها هستند بویژه در عصر ما كه زندگی های شهری و ماشینی موجب شده افراد در خانه ها بمانند و كمتر به بیرون رفتن نیاز پیدا می كنند رفتن به سفرهای زیارتی، صله ارحام و تفریحی به همراه خانواده از جمله ضروریات زندگی محسوب می شود. این امر آثار و بركات تربیتی و اخلاقی و آموزشی فراوانی به همراه دارد.
شكوفا شدن روحیه تعاون و همیاری در میان اعضای خانواده، كسب تجربه بویژه برای فرزندان، مشاهده اعجازانگیز و شگفت آور آثار طبیعی و معرفت بیشتر به قدرت الهی، دیدار بستگان و خویشاوندان، بدست آوردن پاداش های معنوی و از همه مهم تر تألیف قلوب و انس بیشتر اعضای خانواده با همدیگر از جمله ره آوردهای سفرهای خانوادگی است كه در استحكام پیوستگی اعضای خانواده مؤثر است. قرآن كریم نیز در لابلای آیات آسمانی خود به سفرهای خانوادگی اشاره دارد.در سیره اهل بیت نیز از این گونه موارد زیاد گزارش شده است. آری سفرهای خانوادگی فرح بخش، مسرت آور، و موجب سعادت و رفاه و تقویت بنیان خانواده است و اگر در مواردی مرد به تنهایی مسافرت كند شایسته است كه سوغات سفر را فراموش ننماید. پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآ له) فرمود: هر گاه مردی به تنهایی مسافرت كند وقتی به جمع خانواده اش برمی گردد حتماً برای آنان سوغاتی و هدیه نو و تازه ای بیاورد هر چند كم ارزش باشد.

5- مصالحه و مدارا

درزندگی مشترك میان زن و شوهر اگر مصالحه و مدارا حكمفرما نباشد بدون تردید نظام خانواده از هم گسیخته خواهد شد.
برای ارتباط بیشتر وتعمیق روابط زن و شوهر بهترین شیوه ای كه قرآن پیشنهاد می كند صلح و سازش و مدارا است. قرآن در این زمینه می فرماید:«و ان امراه خافت من بعلها نشوزا او اعراضاً فلا جناح علیهما ان یصلحا ان یصلحا بینهما صلحا والصلح خیر و احضرت الانفس الشح و ان تحسنوا و تتقوا فان الله كان بما تعملون خبیرا» اگر زنی از ناسازگاری و رویگردانی شوهرش بیم داشته باشد مانعی ندارد كه با هم صلح و سازش كنند زن یا مرد با چشم پوشی از پاره ای حقوق خود با همسرش مدارا كند و مصالحه و مدارا بهترین راه زندگی است. اگر نفس های خودخواه طبق غریزه حب ذات دراین گونه موارد از صلح و صرف نظر كردن از حقوق خودبخل می ورزند و اگر به نیكی و پرهیزگاری روی آورید و به خاطر خدا صلح و سازش كنید) خداوند به اعمال شما آگاه است. و می داند كه چه بهره های سودمندی درانتظار شما وخانواده تان می باشد.
كوتاه آمدن در مسائل خانوادگی مانند خطای همسر و فرزندان و یا حساس نشدن درمقابل عادات و سلیقه های ناموزون اعضای خانواده،سعادت دنیا و آخرت و عزت و سربلندی در پی دارد و بنیان خانواده را از تزلزل و سستی باز می دارد كه خداوند در توصیف انسان های مومن می فرماید: آنان خشم خود را فرو می برند و از لغزش های مردم عفو می كنند و خداوند نیكوكاران را دوست دارد. علی (علیه السلام) فرمود: درهرحال با همسرت مدارا كن و با او به شیوه ای نیكو رفتارنما تا زندگی با صفا و آرامی داشته باشی!

6- تأثیر رفتارهای زن

برخی از عوامل استحكام بنیان خانواده را می توان در رفتار و برخوردهای بانوان مسلمان جستجو كرد. آنان اگر وظایف خود را به نحو شایسته ای انجام دهند و در رعایت حقوق شوهران خود كمال تلاش را به عمل آورند بخش عظیمی از مشكلات خانواده ها حل خواهد شد. ما در اینجا چند مورد از وظایف زنان را در ارتباط با همسرانشان از زبان وحی مرور می كنیم.

الف- اطاعت از همسر


مدیریت خانواده بر عهده مرد است و آنان طبق فطرت و قانون الهی وظیفه هدایت و راهنمائی سایر اعضای خانواده را برعهده دارند. خداوند متعال در آیات متعددی این حقیقت را یادآور شده و به زنان مسلمان سفارش كرده است كه از شوهران خود كه مدیرخانواده هستند، اطاعت كنند. در سوره نساء می فرماید: «الرجال قومون علی النساء بما فضل الله بعضهم علی بعض و بما انفقوا من امولهم فالصا لحا ت قا نتا ت؛ مردان سرپرست زنان هستند و این به جهت برخی برتری هائیست كه خداوند (برای حفظ نظام جامعه) به بعضی نسبت به برخی دیگر قرار داده است و نیز به خاطر انفاق برخی از اموالشان در مورد زنانشان می باشد و زنان صالح و شایسته نیز آنهائی هستند كه مطیع بوده و تواضع دارند. براساس این رهنمود اطاعت زنان از شوهران خود - البته در مواردی كه معصیت خدا نباشد - می تواند پیوند زناشویی را محكمتر و به قوام خانواده یاری كند.

ب- حفظ عفت و حریم خانواده


پاسداری از حریم خانواده بر زن و مرد لازم است. داشتن عفت و حجاب نیز بر هر دو ضروری است. قرآن می فرماید: به مردان مؤمن بگو چشمان خود را از نامحرم فرو بندند و دامن خود را از گناه باز دارند... و به زنان مؤمن نیز بگو چشمان خود را از نگاه های هوس آلود بازگیرند و دامن خود را از گناه حفظ كنند و زینت های خود را در مقابل نامحرمان نمایان نسازند.

اما حفظ عفت و رعایت حجاب در مورد زنان ویژگی های خاصی دارد كه شایسته است آنان برای پاسداری از حریم خانواده ها حتماً در پوشش حجاب و عفاف باشند. امام صادق (ع) فرمود: بهترین زنان شما آن زنی است كه چون با همسرش خلوت كند زره حیا را از خود دور سازد و چون از خلوت شوهرش بیرون آید زره حیا را بر تن كند و حجاب و عفت خود را كه نشانه حیای اوست كاملا رعایت نماید. رسول خدا(ص) در مورد بانوان شایسته صفاتی را برشمرده كه از جمله آنها آرایش برای همسر و پوشش كامل از دیگران است.

ج- جلب رضایت شوهر

یك بانوی مسلمان برای گرم كردن روابط خانواده می تواند علاوه بر موارد فوق رضایت مرد را كه مدیر خانواده محسوب می شود جلب كند و ناراحتی های او را رفع نموده و به این ترتیب در مقابل مشكلات و سختی هایی كه مرد در بیرون منزل با آنها دست به گریبان است كدورت و تیرگی هایش را از دل او بزداید.
 
    آغاز و پایه ریزی تبادل محبت و مهرورزی از دوران كودكی 

انسان موجودی است با نیازها ی متعدد كه نمی توان او را از نیازهایش جدا ساخت . برخی از این نیازها مربوط به جسم و تن و برخی دیگر مرتبط با روح و روان اوست . بخشی از این نیازها در زمینه حیات اجتماعی ، اقتصادی و ---  او، و بخش دیگر در زمینه مسائل فرهنگی ، اخلاقی و مذهبی او می باشد.

از بین مجموعه نیازهای آدمی شاید هیچكدام به اهمیت و اعتبار نیاز عاطفی و احتیاج به مهر و محبت نباشد . اساساً محبت برای انسان نیازی طبیعی به شمار می رود وزندگی بدون محبت سرد و بی صفا و خسته كننده است . تامین این نیاز روانی مانند تامین سایر نیازهای روحی تاثیر شگرفی در ساختمان شخصیت انسان، مخصوصاً در مراحل اولیه زندگانی دارد .

خلل پذیر بود هر بنا كه می بینی مگر بنای محبت كه خالی از خلل است


 از نظر اسلام این تبادل محبت و مهرورزی باید از دوران كودكی آغاز و پایه ریزی شود و بهترین و برترین كسانی كه باید آن را پایه گذاری كنند، والدین مخصوصاً مادر است . 

چگونه خانم ها متوجه شوند که مورد علاقه همسرانشان میباشند .

قابل توجه  دوستان : 


«او نمی‌گوید دوستت دارم! اصلا شاید دوستم ندارد. شاید تنها به زندگی با من عادت کرده و اگر هر زن دیگری هم جای من بود، با او همین رفتار را می‌داشت. شاید در جوانی‌اش یک شکست عشقی عمیق خورده و دیگر نمی‌تواند مرا دوست داشته باشد. شاید به اصرار خانواده‌اش به این ازدواج تن داده و دلش می‌خواهد دوباره به روزهای مجردی‌اش برگردد. شاید...»

  بسیاری از زن‌های ایرانی  که همسران‌شان میان سنت و مدرنیته گیر افتاده‌اند و با وجود تمام عشق و احترامی که برای آنها قائل هستند، از عهده گفتن یک جمله ساده برنمی‌آیند: «دوستت دارم!» این مردها میانه‌ای با گل و هدیه ندارند، جمله عاشقانه بلد نیستند و بعد از بحث به‌جای عذرخواهی می‌خواهند با عادی رفتار کردن، موضوع را به فراموشی بسپارند. اگر شما هم یکی از زن‌هایی هستید که زیر یک سقف با چنین مردی زندگی می‌کند،‌ بهتر است قبل از قضاوت کردن با این 10 نشانه‌مردانه ابراز عشق آشنا شوید.

  ـ   مرد عمل است


همسر شما یک مرد سنتی است که فکر می‌کند ابراز احساسات یک کار زنانه است؟ اگر این‌طور است شما حداقل تا‌مدتی باید به دنبال نشانه دیگری بگردید و عشقش را از روی آن حدس بزنید. چنین مردهایی دوست دارند به زبان بی‌زبانی حرف بزنند و شما می‌توانید از هزار و یک موقعیت این زبان را رمزگشایی کنید. همسر شما ممکن است «دوستت دارم » را با درست کردن وسایل خانه و کارهای تعمیراتی نشان دهد یا اینکه به‌جایش حمام را بشوید یا آشغال‌ها را بیرون ببرد. این دسته از مرد‌ها دوست ندارند برای ابراز عشقشان کار هیجان انگیز و بزرگی انجام دهند. آنها بیشتر از آنکه بخواهند شما را متوجه حس خودشان کنند،‌دوست دارند برایتان یک زندگی آرام بسازند. در اوج ترافیک دنبال‌تان بیایند تا راحت به خانه برگردید، بیشتر کار کنند تا در رفاه باشید یا وقتی یک فرد فضول فتنه‌ای علیه شما به‌پا می‌کند، بی‌تفاوت از کنارش بگذرد و نشان دهد به شما اطمینان دارد. این دسته از مرد‌ها تمام تلاششان را می‌کنند تا دنیا جای بهتری برای شما باشد و البته تمام تلاششان را هم می‌کنند که شما از این موضوع بویی نبرید.


 
  ـ  شما را اول صف می‌گذارد


یک مرد سنتی، اگر عاشق همسرش باشد، بیشتر از آنچه فکرش را کنید، برای زندگی‌اش وقت و انرژی می‌گذارد. تقویم او از روی برنامه‌های همسرش ورق می‌خورد و تمام تلاشش را می‌کند که کوچک‌ترین زمان خالی‌اش را، برای زندگی مشترکش صرف کند. او با یک دسته‌گل به خانه نمی‌آید اما تمام سعی‌اش را می‌کند که در سریع‌ترین زمان ممکن به خانه برگردد. وقتی که از محل کارش برمی‌گردد نمی‌گوید:«دلم برایت خیلی تنگ شده بود» اما با روی باز به‌خانه می‌آید و اگر شما تمام روز را تنها در خانه گذرانده باشید،‌ با تمام خستگی‌اش سعی می‌کند برنامه‌ای برای بعدازظهر شما بریزد. او دوست دارد یک‌تنه تنهایی شما را پر کند و اگر هم به خاطر مشغله‌هایش از پس این‌کار برنیاید، با استقبال از برنامه‌های دیگری که در سر‌دارید، شما را در رسیدن به آرامش بیشتر همراهی می‌کند. او را بشناسید!


   ـ  از شما کمک می‌گیرد


مهم نیست شما مهارت و توانایی انجام آن کار را دارید و مهم هم نیست که او به تنهایی از پس آن کار برمی‌آید یا نه؛ اگر همسرتان از شما برای انجام کاری کمک می‌خواهد، با دل و جان همراهی‌اش کنید. برای مردهایی که اهل گفتن دوستت دارم نیستند، چنین مشارکت‌هایی نماد دوست داشتن هستند. آنها می‌خواهند ساده‌ترین کارها را هم با کمک شما انجام دهند و به شما نشان دهند که در تمام ابعاد این زندگی، نقش موثری دارید. برای مرد‌هایی که اهل ابراز علاقه به شیوه مدرن نیستند، کمک خواستن یعنی نشان دادن تمامی احساس. آنها با این خواسته می‌گویند:

« دوست دارم حتی در ساده‌ترین بخش‌های این زندگی هم همراهم باشی»، پس این همراهی را از او نگیرید و ساده از کنارش نگذرید.


   ـ  باورهایش را بازنگری می‌کند


مردهای ایرانی، با یکسری اصول به‌دنیا می‌آیند و رشد می‌کنند اما اگر همسرتان واقعا عاشق‌تان باشد، به خاطر شما از اصول قدیمی‌اش دست برمی‌دارد. برای هر فردی قضاوت دیگران و اصولی که با آنها بزرگ شده اهمیت دارد، اما یک مرد عاشق،‌ کمی انعطاف‌پذیرتر است و می‌تواند خط و مرزهایش را برای شما جا‌به‌جا کند. او شما را همین‌طور که هستید می‌پذیرد و به خاطر راضی نگه‌داشتن دیگران، برای شما شرط تغییر کردن را تعیین نمی‌کند. اولویت او نظر و خواسته شماست و به همین دلیل، سعی می‌کند دیگران را مجاب به تغییر و پذیرفتن شما کند.


   ـ  خودش را تغییر می‌دهد


برای همه ما تغییر کردن کار ساده‌ای نیست؛ حتی اگر همسرتان عاشق‌ترین همسر روی زمین باشد، نباید انتظار داشته باشید سریع و آسان ویژگی‌هایی که دوست ندارید را کنار بگذارد. اما اگر دوست‌تان داشته باشد، تمام تلاشش را برای تغییر می‌کند. به‌خاطر شما صبورتر می‌شود و روی موضوعاتی که هیچ وقت برایش اهمیتی نداشته تمرکز می‌کند. اگر از ظاهرش انتقاد کرده‌اید، سعی می‌کند به دلخواه شما لباس بپوشد. اگر برخی حرف‌ها یا برخورد‌هایش را دوست ندارید، آنها را به خاطر شما تغییر می‌دهد. اما گمان نکنید این تغییرات یک‌‌شبه اتفاق می‌افتد. شاید او هیچ وقت موفق به تغییر‌دادن خودش نشود اما همین که برای تغییر کردن تلاش می‌کند، معنای جمله « دوستت دارم» را می‌دهد.


  ـ  رؤیاهایش را بدون شما نمی‌سازد


یک همسر عاشق، گوشه گوشه زندگی‌اش را در کنار شما می‌بیند. برای او هیچ رؤیایی بدون شما امکان‌پذیر نیست. اگر نامزد‌تان باشد، تمام تلاشش را می‌کند که هرچه زودتر با هم ازدواج کنید و اگر همسرتان باشد، برای رسیدن به یک ثبات مالی بیشتر از همیشه قدم برمی‌دارد. او دوست دارد در کنار شما یک خانواده کامل داشته باشد. از شنیدن خبر حضور یک بچه در زندگی‌تان، هیجان‌زده می‌شود. او هر بعد این زندگی که حضور شما در آن باشد را عاشقانه دوست دارد و از هر اتفاق تازه‌ای در زندگی‌تان را استقبال می‌کند. برای او حضور شما در زندگی کافی است و دیگران تنها زمانی اهمیت دارند که بتوانند به بهتر شدن احساس و زندگی شما کمک کنند.


 ـ   راز‌هایش را برای شما فاش می‌کند


بعضی مردها دوست دارند دنیایشان را در بسته برای خودشان نگه دارند. برای یک مرد، گفتن رازهایی که سال‌هاست از همه پنهان‌شان کرده آسان نیست. در دنیای آنها این اتفاق تنها بعد از یک عشق و اعتماد جدی می‌افتد و اگر این اعتماد ذره‌ای خدشه‌دار شود، بازهم در دنیای راز‌هایشان بسته می‌شود و تا ابد پنهان می‌ماند. پس گمان نکنید حرف‌هایی که گفتن آنها برای شما آسان است برای همسرتان هم به راحتی قابل بیان است. وقتی زبان باز می‌کند برایش شنونده خوبی باشید و به او اطمینان دهید هرگز شخص دیگری از حرف‌هایی که میان شما رد و بدل شده، باخبر نمی‌شود. برای یک مرد، گفتن حرف‌های نگفته، نیازمند رسیدن به یک عشق بی‌اندازه است و اگر همسرتان شما را برای درد دل‌هایش انتخاب کرده‌است، بدانید که بیش از هر کسی عاشق شماست. در این مواقع نه راهکاری به او ارائه دهید و نه با بی‌توجهی‌تان دلسردش کنید. تنها گوش کنید و نشان دهید با تمام وجود حرف‌هایش را می‌فهمید.


   ـ  پابه‌پای‌تان پیش می‌رود


اگر شما را دوست داشته باشد، با تمام وجود دلش می‌خواهد راضی و خوشحال نگه‌تان دارد. شاید او برای یک آخر هفته رمانتیک و پر از گل و هدیه برنامه ریزی نکند، اما با دل و جان حرف‌های شما را می‌شنود و تا حل شدن نگرانی‌هایتان، شما را همراهی می‌کند. برای او فرقی نمی‌کند که شما به خاطر یک مسئله کاری، خانوادگی یا شخصی نگران هستید. او فقط شادی شما را می‌خواهد و همیشه به دنبال راه‌حلی برای از میان‌بردن دغدغه‌هایتان است. او با هموار کردن راه شما در رسیدن به آروزهایتان عشقش را نشان می‌دهد. اگر قصد ادامه تحصیل دارید، اگر به دنبال هنر هستید و اگر دوست دارید برای بزرگ‌کردن بچه‌ها وقت بگذارید، همسر عاشق‌تان شما را همراهی می‌کند تا با سختی کمتری از این مسیرها بگذرید.


   ـ  شما را همانطور که هستید، می‌پذیرد

نمی‌توانید بگویید هیچ ایرادی ندارید. از ظاهر‌تان گرفته تا سبک لباس پوشیدن، حرف‌زدن، وضعیت خانوادگی یا حتی خصوصیت‌های اخلاقی، قطعا مواردی وجود دارد که همسرتان در دلش با آنها میانه‌ای نداشته باشد. پس گمان نکنید که «دوستت دارم» نگفتن او، غیرقابل بخشش است. زیرا او با گذشتن از ایراد‌های شما یا بخشیدن اشتباهات‌تان به شما عشقش را ابراز می‌کند. برای او شما همین‌طور که هستید قابل ستایشید و نمی‌گذارد که به خاطر ایرادهای احتمالی، دیگران به شما خرده‌ای بگیرند. یک همسر عاشق، همیشه پشتیبان شما می‌ماند و در شادی و غم، بیماری و سلامت و ... برخوردی یکسان با شما دارد.

از همان روز خواستگاری تا زمانی که بچه‌ها بزرگ می‌شوند و سر زندگی‌شان می‌روند، زندگی مشترک شما با مشکلات ریز و درشتی روبه‌رو خواهد بود. اما همسری که عاشقانه شما را دوست دارد، هرگز از شما به‌عنوان حلال مشکلات استفاده نمی‌کند. اگر سوءتفاهم یا تفاوت عقیده‌ای میان اطرافیانش و شما فاصله انداخته باشد، شما را به میانه بحران هل نمی‌دهد و با درایت خودش مشکلات را حل می‌کند. اگر دوست‌تان داشته باشد،‌ تلاش می‌کند رابطه گرم و مثبتی میان شما و اطرافیانش حاکم باشد و البته مسئولیت ساختن چنین ارتباطی را تنها به دوش شما نمی‌اندازد.



شخصیت شناسی از طریق انتخاب کیک

  سلام دوستان دنیای مجازی  مطلبی را که برای پست امروز         انتخاب کردم خیلی شیرین و لذت بخش است . امیدوارم این پست برای شما هم لذت بخش و مفید باشد.

شما کدامیک را می پسندید ؟



شیرینی و شكلات جزء آن دسته از خوراكی‌هایی هستند كه چشم‌پوشی از خوردن آنها برای بسیاری تقریبا از محالات است.

چند نفر را در اطرافتان می‌شناسید كه بتوانند برای چاق نشدن عطای خوردن یك برش كیك شكلاتی را به لقایش ببخشند؟ اصولا كیك از آن دست خوراكی‌هایی است كه حتی اگر سیر هم باشی باز بدت نمی‌آید ناخنكی به آن بزنی و طعم دلنشین آن را زیر زبان مزه‌مزه كنی.

ختم كلام اینكه پشت همه این تعریف‌ و تمجیدها ماجرای دیگری نهفته، آیا می‌دانستید كه انتخاب كیكی شما وابستگی مستقیمی به شخصیت و رفتارتان دارد؟

اینكه شما كیك هویج را می‌پسندید و دیگری كیك وانیلی را دلیلش به جز ذائقه خوراكی شما ذائقه رفتاری شما هم می‌تواند باشد.

اگر می‌خواهید بیشتر بدانید و از چم و خم كار سر دربیاورید این مطلب را تا آخر بخوانید. بخوانید تا بدانید علایق شما به انواع كیك‌ها چطور پرده از رازهای شخصیتی شما برمی‌دارد.

 

_ كیك توت‌فرنگی:

شما یك‌شخص رمانتیك به معنی واقعی كلمه هستید؛ گرم و صمیمی، محبوب و مهربان. اینها همه از جمله خصوصیات اخلاقی شماست. به دیگران اهمیت می‌دهید و چه بسا مراقب آنها هم هستید.

در بحران‌ها، تنگناهای زندگی و روزهای سخت، در قامت یك قهرمان ظاهر می‌شوید و مشكلات را با درایت و سخت‌كوشی حل و فصل می‌كنید. خودتان دوست دارید كه بار مشكلات دیگران را هم به دوش بكشید.

شما این قابلیت را دارید كه در قواره آدمی كاملا احساساتی ظاهر شوید؛ آنقدر احساساتی كه بابت كوچك‌ترین بحرانی چه در زندگی خودتان و چه در زندگی دیگران اذیت شوید.

_ كیك‌بستنی:

همیشه منتظر دریافت هدیه هستید! دوست دارید همواره انرژی مثبت را بگیرید. بسیار خلاق، ماجراجو و جاه‌طلب هستید. در نظر دیگران یك فرد احساساتی شناخته شده‌اید.

با غریبه‌ها سرد برخورد می‌كنید اما وقتی با كسی آشنا می‌شوید و كمی روابط‌ بین شما صمیمانه می‌شود همه چیز تغییر می‌كند و به شدت با آنها گرم می‌گیرید.

از ریسك كردن اصلا نمی‌ترسید. كمی بی‌برنامگی در زندگی‌تان وجود دارد كه البته جزء لاینفك روحیات شماست. همیشه دوست دارید لبخند بزنید!

_ كیك شكلاتی:

شما یك فرد ماجراجو هستید. به واقع ماجراجویی در خون شماست. عاشق ایده‌های جدید هستید. شاید از این قسمت ماجرا خیلی خوشتان نیاید اما دیگران می‌توانند به راحتی به شما زور بگویند و البته شما هم تقریبا این زورگویی را می‌پذیرید!

هرچند در عین حال وقتی عصبانیت شما به اوج می‌رسد و تحملتان سرانجام یك جایی تمام می‌شود شلاق به دست می‌گیریدو چه بسا اطرافیانتان را تار و مار می‌كنید! در عین حال به شكل عجیب و غریبی خوش‌خلق هستید و معمولا با روی خوش از دیگران استقبال می‌كنید.

به هر حال از آنجایی كه هر كسی كاسه صبری دارد وقتی كاسه صبر شما كه اتفاقا ظرفیت آن خیلی هم زیاد است پر می‌شود دیگران شاهد عصبانیت ترسناكی می‌شوند كه شاید دیگر هرگز تكرار نشود.

با این حال ویژگی‌های مثبت شما به شدت بر ویژگی‌های‌ناشی‌از ضعف‌تان غلبه می‌كند. نكته قابل توجه در زندگی‌تان در این موضوع خلاصه می‌شود كه شما اهمیت ویژه‌ای به وفاداری می‌دهید و دقیقا به همین دلیل همواره آدم وفاداری خواهید بود.

_ كیك لیمو:

فرد آرام و البته جالب‌توجهی هستید. دستان هنرمند شما زبانزد خاص و عام است. شما سخنوری قهار بعد از شام در مهمانی‌ها هستید و البته این قابلیت را دارید تا یك معلم بسیار خوب هم باشید.

بهتر است سعی نكنید در آن واحد دو فعالیت هرچند ساده را با هم انجام دهید. مثلا تلاش نكنید هم پیاده‌روی كنید و هم آدامس بجوید! چون یا آدامس داخل حلقتان می‌پرد یا چنان زمین می‌خورید كه دست و پایتان زخمی می‌شود.

در واقع شما تمركز لازم برای انجام دو كار ساده در یك لحظه را ندارید! البته می‌توانید رهبر اركستر باشید به شرط اینكه تمام تمركزتان را روی همین كار بگذارید. در ضمن دوستان زیادی دارید كه از معاشرت با شما بسیار خرسند هستند.

_ كیك وانیلی:

در نظر دیگران شما به شدت دوست‌داشتنی هستید. طنزپردازی شما گاهی آنقدر پیش می‌رود كه تبدیل به لودگی می‌شود بنابراین بهتر است حد و مرزها را حفظ كنید! به طور كلی زندگی را خیلی جدی نمی‌گیرید. اصولا دودل هستید و این دودلی سبب بی‌انگیزه بودنتان هم می‌شود.

با همه این احوال هركسی از بودن در اطراف شما لذت می‌برد شاید یقینا به همین دلیل كه شما یك بذله‌گوی واقعی هستید. درعین حال دیگران باید به شدت مراقب باشند تا شما را به مرز عصبانیت و دیوانگی نرسانند. بزرگ‌ترین قوت شما مرامی است كه در رفاقت خرج می‌كنید. شما دوستی برای همه عمر هستید.

_ كیك اسفنجی:

آیا می‌دانستید كه چقدر آدم شیرینی هستید؟! در ضمن دوست‌داشتنی‌ هم هستید. در عین حال به عنوان فرد بامزه‌ای در نظر دیگران شناخته شده‌اید. گرما را بیشتر از سرما دوست دارید. در مواقع شلوغ بازی، شیطنت‌های مخصوص به خوتان را دارید كه اتفاقا در نظر دیگران جالب توجه هم هست. معمولا در انتهای روز دوست دارید یك بستنی بخورید!

_ كیك هویج:

شما فردی شاد و دوست‌داشتنی هستید. كسی كه دوست دارد همیشه لبخند بزند؛ لبخندهایی از ته دل! آنقدر در معاشرت با دیگران خوب رفتار می‌كنید كه همه دوست دارند همواره در تعامل با شما باشند.

خوش‌قلبی ذاتی شما زبانزد خاص و عام است هرچند گاهی مواقع دمدمی‌مزاج می‌شوید! به هر حال آداب و معاشرت قابل قبول شما سبب شده تا انبوهی از دوستان وفادار اطرافتان را احاطه كنند.