داستانی حکمت آمیز 2

روزی ، روزگاری پادشاهی 4 همسر داشت. ...


او عاشق و شیفته همسر چهارمش بود. با دقت و ظرافت خاصی با او رفتار می کرد و او

را با جامه های گران قیمت و فاخر می آراست و به او از بهترین ها هدیه میکرد. همسر 

سومش را نیز بسیار دوست می داشت و به خاطر داشتنش به پادشاه همسایه فخر

فروشی می کرد. اما همیشه می ترسید که مبادا او را ترک کند و نزد دیگری رود. همسر

دومش زنی قابل اعتماد، مهربان، صبور و محتاط بود. هر گاه که این پادشاه با مشکلی

مواجه می شد، فقط به او اعتماد می کرد و او نیز همسرش را دراین مورد کمک میکرد. 

همسر اول پادشاه، شریکی وفادار و صادق بود که سهم بزرگی در حفظ و نگهداری ثروت  

وحکومت همسرش داشت. او پادشاه را از صمیم قلب دوست می داشت، اما پادشاه به 

ندرت متوجه این موضوع می شد .

روزی پادشاه احساس بیماری کرد و خیلی زود دریافت که فرصت زیادی ندارد. او بــــــه  

زندگی پر تجملش می اندیشید و در عجب بود و با خود میگفت " من 4 همســــــر دارم ، 

اما الان که در حال مرگ هستم ، تنها مانده ام ." 

بنابراین به همسر چهارمش رجوع کرد و به او گفت" من از همه بیشتر عاشق تو بوده ام.  

تو را صاحب لباسهای فاخر کرده ام و بیشترین توجه من نسبت به تو بوده است. اکنون 

من درحال مرگ هستم، آیا با من همراه میشوی؟ " او جواب داد "به هیچ وجه !" و در   

حالی که چیز دیگری میگفت از کنار او گذشت.

جوابش همچون کاردی در قلب پادشاه فرو رفت.

پادشاه غمگین، از همسر سوم سئوال کرد و به او گفت "در تمام طول زندگی به تـــــو 

عشق ورزیده ام، اما حالا در حال مرگ هستم. آیا تو با من همراه میشوی؟"

او جواب داد "نه، زندگی خیلی خوب است ومن بعدازمرگ تو دوباره ازدواج خواهم کرد."

قلب پادشاه فروریخت و بدنش سردشد.

بعد به سوی همسر دومش رفت و گفت " من همیشه بـرای کمک نزد تو می آمدم

و تو همیشه کنارم بودی. اکنون در حال مرگ هستم. آیا تو همراه من می آیی؟

او گفت " متأ سفم! در این مورد نمیتوانم کمکی به تو بکنم، حداکثر کاریکه بتوانم انجام

دهم این است که تا سر مزار همراهت بیایم ".

جواب او همچون گلوله هاییاز آتش پادشاه را ویران کرد.

ناگهان صدایی او را خواند، "من با تو خواهم آمد، همراهت هستم، فرقی نمی کند به کجا

روی، با تو می آیم ." پادشاه نگاهی انداخت، همسر اولش بود !

او به علت عدم توجه پادشاهو سوءتغذیه، بسیار نحیف شده بود.

پادشاه با اندوهی فراوان گفت:ای کاش زمانی که فرصت بود به تو بیشتر توجه میکردم. 


در حقیقت، همه ما در زندگی کاری خویش 4 همسر داریم . 


همسرچهارم ما سازمان ما است. بدون توجه به این که تا چه حد 


برایش زمان و امکانات صرف کرده ایم و به او پرداخته ایم، هنگام ترک


سازمان و یا محل خدمت، ما را تنها می گذارد . 


همسر سوم ما، موقعیت ما است که بعد از ما به دیگران انتقال می یابد .


همسر دوم ما، همکاران هستند . فرقی نمی کند چقدر با هم بوده ایم،


بیشترین کاری کهمی توانند انجام دهند این است که ما را تــــا  محل


بعدی همراهی کنند . همسر اول ما عملکرد ما است.


اغلب به دنبال ثروت، قـدرت و  خوشی از آن غفلت مینماییم.


در صورتی که تنها کسی است که همه جا همراهمان است .



همین حالا احیاءش کنید، بهبودش ببخشید و مراقبش باشید .

 

  

داستانی حکمت آمیز

برو به جهنم  

 

در زمان آغا محمد خان قاجار، شخصى از حاکم شهر خود که با صدر اعظم نسبت

داشت، نزد صدر اعظم شکایت برد.

صدر اعظم دانست حق با شاکى است گفت: اشکالى ندارد، مى توانى به اصفهان

بروى.

مرد گفت: اصفهان در اختیار پسر برادر شماست.

گفت : پس به شیراز برو.

او گفت : شیراز هم در اختیار خواهر زاده شماست.

گفت : پس به تبریز برو.

گفت : آنجا هم در دست نوه شماست.

صدر اعظم بلند شد و با عصبانیت فریاد زد: چه مى دانم برو به جهنم.

مرد با خونسردى گفت: متاسفانه آنجا هم مرحوم پدر شما حضور دارد .

نقش اعتقادات مذهبی در روابط همسران

 رسول خدا(ص) می‌فرمایند: مرد مومن هم‌شأن زن مومن و مرد مسلمان همتای زن مسلمان است. مذهب یکی از مهم ترین جلوه‌های لطیف ذهن انسانی است که از سرچشمه‌های معنوی و الهی تغذیه می‌‌کند. به رغم دگرگونی‌های جوامع جدید صنعتی که گاه راستای حرکت شان به سوی تضعیف حس مذهبی جوانان و استقرارگونه‌ای خردگرایی، جدایی پدیده‌‌های حیات از ابعاد دینی یا ماده‌گرایی افراطی و یا مصلحت‌گرایی در اندیشه‌شان است، در روزگار ما تاثیر اعتقاد مذهبی بر کردار جوانان قابل توجه و ملاحظه است.

قطعا همگی اذعان به این مهم دارید که گزینش همسر مهمترین انتخاب فرد در زندگی است و بی‌گمان لازمه موفقیت در این امر، به عوامل متعددی بستگی تام و مبرهن دارد که نمی‌توان بدون التفات و توجه بدانها، انتخاب مناسب و موجهی داشت. یکی از مهمترین این عوامل، ایمان و باورهای اعتقادی و به دیگر سخن مذهب طرفین است و نقشی که این مولفه مهم در زندگی شخصی فرد در دوران تجرد داشته و نقشی که می‌تواند در زندگی مشترک وی داشته باشد؛ مورد نظر واقع می‌شود.

بررسی‌ها و تحقیقات متعدد انجام شده نشان می دهد که انجام اعمال مذهبی بیش از دیگر متغیرهای مورد بررسی، بر انتخاب درست همسر و به تبع آن در رضایت‌مندی از ازدواج موثر و مفید است.

بسیاری از روان شناسان بنابر تجارب بالینی و یا تحقیقات میدانی خود دریافته‌اند، افرادی که برای مدت طولانی با هم زندگی کرده بودند؛ مذهب را به عنوان مهمترین عامل رضایت‌مندی در ازدواج قلمداد کرده‌اند. از سوی دیگر، روان‌شناسان دیگری هم، خاطر نشان کرده‌اند که مذهب مهمترین عامل ثبات، پایداری و استواری ازدواج است.

بنابراین با توجه به بررسی نتایج تحقیقات روان‌شناسان و مشاوران خانواده داخلی، حتی متخصصان غربی، می‌توان به صراحت تمام و با برهانی قاطع و منطقی پذیرفت که بین مذهبی بودن و انتخاب همسر مناسب و متعاقب آن رضایت‌مندی از ازدواج رابطه‌ای مثبت وجود دارد؛ لذا این حکم عقل سلیم است که مذهب را باید به عنوان یک مولفه بنیادی و معیار اساسی در انتخاب و گزینش همسفر زندگی مد نظر داشت و با نگاهی عمیق‌تر و گسترده‌تر بر آن، خصوصیات یک فرد مذهبی و مقید بر باورها و اندیشه‌های وابسته به آن را کاوید و در گزینش همسر بدان توجه کرد.

با این علم، شناخت و آگاهی از نشانه‌های مذهب در زندگی فرد و چگونگی عملکرد یک فرد مذهبی در زندگی گذشته و اهداف آینده وی، راهی را برای کنکاش و تحقیق از فرد مقابل را پیش روی شما قرار می‌دهد تا بدان طریق پرده از حقایق مذهب و باورهای دینی فرد در زندگی بردارید و کشف حقیقت این امر کنید؛ چرا که همگی می‌دانیم صرف یدک کشیدن مذهب و مذهبی بودن، ره به جایی نمی‌برد، عامل و فاعل حقیقی بودن بحثی است که همگان بر آن تاکید محض می‌کنند و بی‌گمان آن را تنها معیار محک و سنجش حقیقت می‌پندارند و بر راستی آن، مهر تائید و سقم می‌زنند و بدین طریق است که با بستن راه تردید منجر به حصول اطمینان از ایمان واقعی فرد می‌شوند و بر آن پافشاری می‌کنند.

همسری هم کفو از نظر امور مذهبی و معنوی


هیچ‌چیز به اندازه مذهب بر الگوهای رفتار زوجیت موثر نیست، لاجرم اهمیت دادن به اعتقادات و باورها یکی از اساسی ترین معیارهای انتخاب همسر است. هر کس براساس باورهای ذهنی خویش رفتار می‌کند و متناسب با آن شخصیت‌ها شکل می‌گیرد. ارزش‌ها و ضدارزش‌ها همه ناشی از اعتقادات فرد است و طبیعی است که این‌گونه اختلافات بسیار ویرانگر است.

اختلاف در ارزش‌ها و باورها بر خوب یا بد بودن افراد صحه نمی‌گذارد، هر یک از انسان‌ها برای خود ارزش‌ها و باورهای قابل احترام دارند و تخطی هر یک از زوجین به منزله خدشه به شخصیت خود تلقی می‌کنند.

با توجه به این واقعیات حتما باید قبل از ازدواج زوجین با این امر توجه کافی داشته باشند و میزان دوری و نزدیکی اعتقادات مشخص شود.

به عقیده روان‌شناسان، پس از زناشویی ناباوری های دینی یکی از طرفین دشواری‌های فراوانی برای آنها فراهم می‌کند و هرقدر همگونی میان دو همسر از نظر مذهب کمتر باشد باعث اختلافات، کشمکش و بگومگوهای همیشگی و بیشتر می‌شود. این ناهماهنگی‌ها با گذشت زمان بیشتر می‌شود تا جایی که بر امر استواری و استحکام ازدواج و خانواده تاثیر منفی می‌گذارد و ممکن است به طلاق بیانجامد. به دیگر سخن اگر اختلاف مذهبی به سختی بتواند پیوندهای زناشویی را از هم بگسلد، سرانجام بر امر ازدواج و استواری و استحکام آن، همان طور بر سعادت زوجین، تاثیری شگرف خواهد گذاشت.

عید عبادات و بندگی مبارک

عید پاکیزگی عید فطر

 

 

 

رمضان، دعوتی است به بازیافتن «خود گمشده»، ندایی است برای توجه به خدای فراموش شده، ضیافتی است برای تناول از مائده تقوا و پایان این مهمانیِ خدایی، عید فطر است؛ عید توفیق بر طاعت و اطاعت، عید توبه و تهذیب نفس، عید ذکر و یاد محرومان و گرسنگان. فطر، چیدن میوه هایی است که از فطرت می جوشد. فطر، سپاس نعمتی است که در رمضان نازل شده است. پیروزی بر خصم درون، جشنی روحانی دارد به نام عید فطر که میثاق بستن با فطرت را از سوی روزه داران مجاهده گر اعلام می دارد. عید فطر، پاداش افطارهای خالصانه و به حاست، مُهر قبولی انفاق های با قصد قربت و پایان نامه دوره ایثار و گذشت در مسایل مالی است. فطر، عید خداجویی و خداترسی و خداپرستی است...

 

عید زیبایی های معنوی


 روز عید فطر است؛ عیدی که زمین و زمان را غرق شادی و سرور کرده است. ساکنان زمین به شکرانه یک ماه عبادت و نیایش، عید گرفته اند و ساکنان آسمان نیز مأمور شده اند که جوایز و پاداش هایی را از سوی عرش الهی برای ساکنان این کره خاکی بیاورند و به راستی که در این روز بزرگ، زمین، زمان و آسمان در جوش و خروش اند.

عید فطر، روزی است که فطرت آدمی به واسطه سی روز اخلاص، شکوفا شده و به معطر کردن فضای زندگی انسان می پردازد. به راستی که فطرت، چه عطر دل انگیز و روح افزایی دارد و زندگی در پرتوی فطرت چه زیباست! عیدفطر، عید زیبایی های معنوی است. عید فطر، عید بشارت و عید سعادت است. این عید سعید، بر تمامی فطرت های بیدار مبارک باد.

 

عید پاکیزگی

 

 

در پایان ماه مبارک رمضان و پس از یک ماه عبادت و روزه داری، اسلام روز اول ماه شوّال را عید قرار داده است؛ زیرا در این روز، انسان ها به فطرت خود بازمی گردند و متوجه عظمت خداوند متعال می شوند. در این روز، مسلمانان، جسم را به وسیله غسل کردن پاکیزه کرده و با پوشیدن لباس های تمییز و خوشبوکردن خود، آن را کامل می نمایند. پاکیزگی روح و جانشان نیز به وسیله دعا و مناجات و نماز صورت خواهد گرفت و سرانجام، پاکیزگی اموال و دارایی های آنها به وسیله فطریه دادن و کمک کردن به انسان های فقیر و نیازمند صورت می پذیرد. به راستی عید فطر، عید پاکیزگی و طهارت انسان هاست تا از این رهگذر، به فطرت اصلی و حقیقی خویش بازگردند.

 

 

قصاص روزگار



فرمانده مردم آزارى ، سنگى بر سر فقیر صالحى زد، در آن روز براى آن فقیر صالح ،

توان و فرصت قصاص و انتقام نبود، ولى آن سنگ را نزد خود نگهداشت .

سالها از این ماجرا گذشت تا اینکه شاه نسبت به آن فرمانده خشمگین شد و دستور

داد او را در چاه افکندند. فقیر صالح از حادثه اطلاع یافت و بالاى همان چاه آمد و همان

سنگ را بر سر آن فرمانده کوفت .

فرمانده : تو کیستى ؟ چرا این سنگ را بر من زدى ؟

فقیر صالح : من فلان کس هستم که در فلان تاریخ ، همین سنگ را بر سرم زدى .

فرمانده : تو در این مدت طولانى کجا بودى ؟ چرا نزد من نیامدى ؟

فقیر صالح : ((از جاهت اندیشه همى کردم ، اکنون که در چاهت دیدم ، فرصت

غنیمت دانستم )) (یعنى از مقام و منصب تو بیمناک بودم ، اکنون که تو را در چاه

دیدم ، از فرصت استفاده کرده و قصاص نمودم )


ناسزایى را که بینى بخت یار

عاقلان تسلیم کردند اختیار

چون ندارى ناخن درنده تیز

با ددان آن به ، که کم گیرى ستیز

هر که با پولاد بازو، پنجه کرد

ساعد مسکین خود را رنجه کرد

باش تا دستش ببندد روزگار

پس به کام دوستان مغزش برآر

ایام حزن

"فزت و رب الكعبة"

 

 

 

خرم آن روز کزاین منزل ویران بروم
راحت جان طلبم وز پی جانان بروم


امشب مسجد كوفه و محراب و منبرش يتيم ميشود
 امشب صدايي اسمانها را پر ميكند
 صداي جبريل با حزن و اندوه مي ايد كه :
تهدمت والله اركان الهدي قتل علي المرتضي
 امشب زينبين و حسنين عليهم السلام لباس يتمي بر تن ميكنند
 و علي به خداي خويش رستگارمي شود

 

 ايام ضربت خوردن و شهادت مولاي متقيان برسوگواران تسليت باد

عارفانه های رمضان

امام خمینی ( ره ) :  



زبان را به مناجات حق تعالی عادت دهید .


مبادا در ماه مبارک  رمضان از شما غیبتی ،


 تهمتی و خلاصه گناهی سر بزند و در محضر ربوبی ،


 با نعم الهی و در مهمان سرای باری تعالی ،


الوده به معاصی باشید !


شما اقلا به اداب اولیه روزه عمل نمایید ،

                              

                               و همانطوری که شکم خود را از خوردن و اشامیدن نگه میدارید ،                                               

چشم و گوش و زبان را هم از معاصی باز دارید !!!