نقش مد و مدگرایی در زندگی امروزی
عطش ما برای خریدن آخرین مدل ها چیست؟ هزینه ای که برای گوشی همراهمان برای اخرین مد لباس ، کیف و کفش سال و دیگر لوازمی که چندان نیاز واقعی زندگی نیست در این روزهای پایانی سال پرداخت می کنیم پاسخ به کدام خواسته واقعی و طبیعی ماست؟ ما در مسیری افتاده ایم که برای خرید لوازم غیر ضروری آسایش بیشتر، آرامش را می فروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید می کنیم.
امروزه با نوعی سبک زندگی روبرو هستیم که نه تنها در جامعه ایرانی بلکه در جهان از مد و تجمل گرایی اشباع شده و در سرتاسر دنیا روبه فزونی گذاشته است که این نوع سبک و سیاق زندگی آدمی را از معنویت جدا کرده و به مادیت گره زده است.
انسان نیازهایی دارد و این نیازها را به گونه ای برآورده می کند و در این میان به آسایش و آرامش نسبی دست می یابد. البته در نگاه دینی، که مبتنی بر شناختی آسمانی و بی خطا از انسان و جهان است، دنیا گذرگاهی آزمودنی و رنج آلود است و همین نگاه است که به ما می آموزد نیازها در حد کمال برآورده نخواهد شد و آسایش و آرامش مطلق نخواهد بود پس مسابقه برای سود بیشتر و رفاه از همان آغاز محکوم به شکست است.
نیازهای واقعی انسان برای کارکرد دیگری در نهاد بشری تعبیه شده و برآوردن این نیازها هم روش های خود را دارد. به انسان، عقل هدیه شده تا نیازهایش را خود برطرف کند اما همین عقل می تواند به خطا کشیده شود و به جای برطرف کردن نیازهای واقعی، نیازهای کاذبی را تولید کند و برای برطرف کردن این عطش کاذب، نمک را در قالب آب ارایه کند!
به نظر مي رسد كه عطش ما برای خریدن آخرین مدل ها چیست؟ هزینه ای که برای گوشی همراهمان و یا فلان مد لباس و کیف و کفش و ... پرداخت می کنیم پاسخ به کدام خواسته واقعی و طبیعی ماست؟
مشکل این است که عقل و علم در راستای جهان بینی منطبق با هدف هوشمندانه جهان پيش روي ما ، به کار گرفته نمی شوند و ما در مسیری افتاده ایم که برای خرید آسایش بیشتر، آرامش را می فروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید می کنیم.
با مطالعه سبک زندگی امروز و مقایسه با سبک زندگی دیروز متوجه می شویم سبک زندگی دیروز عیب و نقصی نداشت. رابطه همه گزاره ها در سبک زندگی دیروز هماهنگ و به اندازه بوده است . برای همین بسته به امکانات آن روز، آسایش و آرامش برقرار بود و نیازهای واقعی نیز از راه های طبیعی آن پاسخ داده می شد اما امروز سبک زندگی از تقارن و همگونی خارج شده است.هیچ کس درپی بازگشت به گذشته نیست. کسی نمی خواهد بگوید گذشته بهتر بود. عقب گرد کار عاقلانهای نیست. اما باید علم و فن آوری را در راستاي آموزههاي ديني خودمان بكار گيريم. ضعفهاي خودمان را باید شناسایی کنیم.
امروزه با نوعی سبک زندگی روبرو هستیم که نه تنها در جامعه ایرانی بلکه در جهان از مد و تجمل گرایی اشباع شده و در سرتاسر دنیا روبه فزونی گذاشته است که این نوع سبک و سیاق زندگی آدمی را از معنویت جدا کرده و به مادیت گره زده است.
انسان نیازهایی دارد و این نیازها را به گونه ای برآورده می کند و در این میان به آسایش و آرامش نسبی دست می یابد. البته در نگاه دینی، که مبتنی بر شناختی آسمانی و بی خطا از انسان و جهان است، دنیا گذرگاهی آزمودنی و رنج آلود است و همین نگاه است که به ما می آموزد نیازها در حد کمال برآورده نخواهد شد و آسایش و آرامش مطلق نخواهد بود پس مسابقه برای سود بیشتر و رفاه از همان آغاز محکوم به شکست است.
نیازهای واقعی انسان برای کارکرد دیگری در نهاد بشری تعبیه شده و برآوردن این نیازها هم روش های خود را دارد. به انسان، عقل هدیه شده تا نیازهایش را خود برطرف کند اما همین عقل می تواند به خطا کشیده شود و به جای برطرف کردن نیازهای واقعی، نیازهای کاذبی را تولید کند و برای برطرف کردن این عطش کاذب، نمک را در قالب آب ارایه کند!
به نظر مي رسد كه عطش ما برای خریدن آخرین مدل ها چیست؟ هزینه ای که برای گوشی همراهمان و یا فلان مد لباس و کیف و کفش و ... پرداخت می کنیم پاسخ به کدام خواسته واقعی و طبیعی ماست؟
مشکل این است که عقل و علم در راستای جهان بینی منطبق با هدف هوشمندانه جهان پيش روي ما ، به کار گرفته نمی شوند و ما در مسیری افتاده ایم که برای خرید آسایش بیشتر، آرامش را می فروشیم و به جای پاسخ دادن به نیازهای طبیعی و واقعی، نیازهای کاذب و سراب تولید می کنیم.
با مطالعه سبک زندگی امروز و مقایسه با سبک زندگی دیروز متوجه می شویم سبک زندگی دیروز عیب و نقصی نداشت. رابطه همه گزاره ها در سبک زندگی دیروز هماهنگ و به اندازه بوده است . برای همین بسته به امکانات آن روز، آسایش و آرامش برقرار بود و نیازهای واقعی نیز از راه های طبیعی آن پاسخ داده می شد اما امروز سبک زندگی از تقارن و همگونی خارج شده است.هیچ کس درپی بازگشت به گذشته نیست. کسی نمی خواهد بگوید گذشته بهتر بود. عقب گرد کار عاقلانهای نیست. اما باید علم و فن آوری را در راستاي آموزههاي ديني خودمان بكار گيريم. ضعفهاي خودمان را باید شناسایی کنیم.
متاسفانه امروز ابزارها بر ما حکومت می کنند. به جاي استفاده درست از پول ، پول را می پرستیم و به ابزارها سواری می دهیم. در سبک به هم ریخته زندگی امروز ما ، سعادتي در ميان نیست پول بیشتر برای خرید بت های تکنولوژی ديگر است .
نظر شما دوستان محترم در مورد مقوله مد و مد پرستی ....
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و چهارم بهمن ۱۳۹۱ ساعت 16:39 توسط هم صدا
|