روز شعر و ادب فارسی
سید محمدحسین شهریارِ مُلک سخن
سید محمد حسین بهجت تبریزی (۱۲۸۵ تا ۲۷ شهریور ۱۳۶۷) متخلص به شهریار (قبل از آن بهجت) شاعر ایرانی بود که شعرهایی به زبانهای فارسی و ترکی آذربایجانی داشت. از شعرهای معروف او میتوان از «علی ای همای رحمت» و «آمدی جانم به قربانت» به فارسی و «حیدر بابایه سلام» (به معنی سلام بر حیدر بابا) به ترکی آذربایجانی اشاره کرد.
استاد سخن معاصر، شهريار بيش از 28 هزار بيت شعر به زبان فارسي و در حدود سه هزار بيت به زبان تركي آذري سروده است. شهرت شهريار مرزهاي داخلي كشورمان ايران را در نورديده و اكنون در اغلب كشورهاي جهان شخصيتي شناخته شده است به طوري كه اكنون در جماهير ماوراي قفقاز و آسياي مركزي خيابان ها، سالن هاي نمايش، پارك ها و ديگر اماكن عمومي به نام شهريار نام گذاري مي شوند و در حال حاضر منظومه حيدربابايه سلام در اكثر دانشگاه هاي جهان از جمله دانشگاه كلمبيا در ايالات متحده آمريكا مورد بحث رساله دكترا قرار گرفته است و برخي از موسيقيدانان همانند هاژاك آهنگساز معروف ارمنستان، آهنگ جالبي براي آن ساخته است.
شهریار، نخستین قدمهای خود را در شعر، بر جای پای حافظ مینهد. تخلّص خود را از او به تفأل میستاند و پس از آن که خود رهرو و تیزگام این طریق نهچندان هموار میشود نیز، خواجه را به عنوان چراغدار و پیشوای خود از یاد نمیبرد.
منظومه ترکی «حیدر بابایه سلام» اثر بینظیر استاد شهریار، به عنوان یک شاهکار ادبی مورد توجه ادبدوستان قرار گرفته و تا کنون به بیش از نود زبان زنده دنیا ترجمه شده است. این منظومه در سال 1331، سالی که مصادف با فوت مادر شهریار، «کوکب خانم» بود، به زبان مادری شاعر، «ترکی آذری» سروده شده است، و تجلی شور و خروش جوشیده از عشق شهریار به مردم آذربایجان است. این منظومه، قاموسی از سنتها و آداب و رسوم، روابط صمیمی مردم، داستانها و باورها، بازیهای کودکانه محلی، جوانمردیهای بزرگان سرزمین اجدادی، افسانهها و نمادهای مردانگی، درد غربت و جدایی از ایل و تبار، جلوههای طبیعت به هنگام فصلهای مختلف سال و پندهای شاعر از زندگی است.
منظومه حیدر بابا، از شمار بهترین آثار ادبی در زبان ترکی آذری است و در بیشتر دانشگاههای جهان، از جمله دانشگاه مطرح کلمبیا در آمریکا، مورد بحث رساله دکترا قرار گرفته است.
نمونه از اشعار شهریار دردیوان حیدر بابای سلام :
«حیدر بابا، ایلدیریملار شاخاندا
سئللر، سولار شاققیلداییب آخاندا
قیزلار اوناصف باغلاییب باخاندا
سلام اولسون شوکتیزه، ائلیزه
منیم ده بیرآدیم گلسین دیلیزه»
«خانیم ننه م» ناخوش اولان ایل ایدی
قیش وار ایکن کولک ایدی، یئل ایدی
قیش دا چیخدی، یاغیش ایدی، سئل ایدی
یوک، یا بینی هئی چاتیردیق کی گئده ک
سئل کوشگورور، مجبور اولدوق قئیده ک»
روحش شاد و یادش گرامی باد .